کم ترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده ا
کم ترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده است
√ توزیع ناعادلانه منابع در آمد نیز از دلایل اعتیاد در زنان است.
√ تشدید احساس محرومیت نسبی (تحت تاثیر فرهنگ جهانی و اقتصاد جهانی) نیز از علل اعتیاد در زنان و روی آوردن آنها به مواد مخدر است.
√ روابط نزدیک و صمیمی زنان، به نظر می رسد دختران نوجوان نسبت به فشار گروه همسالان در مقایسه با پسران، آسیب پذیر تر باشند و ممکن است به منظور احساس پذیرفته شدن در گروه همسالان، اعتیاد را تجربه کنند. زندگی با یک مرد معتاد نیز از مهمترین علل گرایش زنان به مواد مخدر است.
√ خشونت نیز از دیگر دلایل اعتیاد در زنان است. مجموعه تحقیقات درباره زنان معتاد نشان می دهد که زنان معتاد و الکلی نسبت به دیگر زنان میزان بیشتری از خشونت را تجربه و تحمل می کنند، یعنی حدود ۹۰ در صد بیشتر.
√ مشکلات روحی و روانی نیز در روی آوردن زنان به اعتیاد و مواد مخدر موثر است. زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان مسائل و مشکلات روانی بیشتری دارند. مشخص شده است که اختلالات افسردگی یا اضطراب، شایع ترین بیماری در نزد زنان معتاد به مواد مخدر است. مطالعات نشان داده است رفتارهای خودکشی، آسیب پذیری بالا و عزت نفس پایین در زنان معتاد بسیار بیشتر از دیگران است و حتی بسیاری از زنان، گرفتار مشکلات بازگشت افسردگی مزمن می شوند.
√ پدیده های اجتماعی نیز در گرایش زنان به اعتیاد و مواد مخدر دخیل است. زنان به عنوان همسر، مراقبت کننده و پایه و اساس اخلاق به حساب می آیند. با این حال نگاه مرد سالارانه در جامعه، که اعتیاد زنان را منفیتر از مردان می داند و همچنین سایر نگرش های اجتماعی درباره ناپسند تر بودن اعتیاد زن، یک مانع عمده درمان آنها محسوب می شود. حتی زنانی که خود می دانند از یک بیماری رنج می برند این نگرانی درد آور را که دیگران مشکل آنها را بپذیرند همراه خود دارند. آنها می ترسندکه خانواده شان، همراه، شریک، و یا جفتشان و یا حتی کارفرمایشان دیدگاه مسلط جامعه را که اعتیاد را یک مشکل اخلاقی می دانند، داشته باشند و آنها را در درمان حمایت نکنند.
بازداشت و زندانی کردن زنان به دلیل خطاهای مرتبط با مواد مخدر در دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته، جرائمی نظیر دزدی های کوچک، شریک شدن در برخی جرائم، فروش مواد مخدر، روسپی گری و ضرب و شتم و تهاجم.
√ توزیع ناعادلانه منابع در آمد نیز از دلایل اعتیاد در زنان است.
√ تشدید احساس محرومیت نسبی (تحت تاثیر فرهنگ جهانی و اقتصاد جهانی) نیز از علل اعتیاد در زنان و روی آوردن آنها به مواد مخدر است.
√ روابط نزدیک و صمیمی زنان، به نظر می رسد دختران نوجوان نسبت به فشار گروه همسالان در مقایسه با پسران، آسیب پذیر تر باشند و ممکن است به منظور احساس پذیرفته شدن در گروه همسالان، اعتیاد را تجربه کنند. زندگی با یک مرد معتاد نیز از مهمترین علل گرایش زنان به مواد مخدر است.
√ خشونت نیز از دیگر دلایل اعتیاد در زنان است. مجموعه تحقیقات درباره زنان معتاد نشان می دهد که زنان معتاد و الکلی نسبت به دیگر زنان میزان بیشتری از خشونت را تجربه و تحمل می کنند، یعنی حدود ۹۰ در صد بیشتر.
√ مشکلات روحی و روانی نیز در روی آوردن زنان به اعتیاد و مواد مخدر موثر است. زنان معتاد در مقایسه با دیگر زنان مسائل و مشکلات روانی بیشتری دارند. مشخص شده است که اختلالات افسردگی یا اضطراب، شایع ترین بیماری در نزد زنان معتاد به مواد مخدر است. مطالعات نشان داده است رفتارهای خودکشی، آسیب پذیری بالا و عزت نفس پایین در زنان معتاد بسیار بیشتر از دیگران است و حتی بسیاری از زنان، گرفتار مشکلات بازگشت افسردگی مزمن می شوند.
√ پدیده های اجتماعی نیز در گرایش زنان به اعتیاد و مواد مخدر دخیل است. زنان به عنوان همسر، مراقبت کننده و پایه و اساس اخلاق به حساب می آیند. با این حال نگاه مرد سالارانه در جامعه، که اعتیاد زنان را منفیتر از مردان می داند و همچنین سایر نگرش های اجتماعی درباره ناپسند تر بودن اعتیاد زن، یک مانع عمده درمان آنها محسوب می شود. حتی زنانی که خود می دانند از یک بیماری رنج می برند این نگرانی درد آور را که دیگران مشکل آنها را بپذیرند همراه خود دارند. آنها می ترسندکه خانواده شان، همراه، شریک، و یا جفتشان و یا حتی کارفرمایشان دیدگاه مسلط جامعه را که اعتیاد را یک مشکل اخلاقی می دانند، داشته باشند و آنها را در درمان حمایت نکنند.
بازداشت و زندانی کردن زنان به دلیل خطاهای مرتبط با مواد مخدر در دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته، جرائمی نظیر دزدی های کوچک، شریک شدن در برخی جرائم، فروش مواد مخدر، روسپی گری و ضرب و شتم و تهاجم.
۱۲.۰k
۰۶ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.