*راز دل*
*راز دل*
کیهان:
پویا دستی به شونه ام زد وگفت : می بینم خوب باهاش کنار اومدی
با اخم نگاش کردم وگفتم : کسی که بد به دلم کرده رو نمی تونم به دلم برگردونم
پویا: بخشیدیش
- خیلی وقت پیش خدا می بخشه چرا من نبخشم
گونه امو بوسید وگفت : می دونی اگه یه داداش داشتم باز تو رو بیشتر دوست داشتم
- فکر کنم منو با مستانه اشتباه گرفتی
پویا: تف...
- گمشو
پویا خندید وگفت: حالا بگو ببینم تو چیکارا کردی
-دوروز دیگه مهمون تو هستن
پویا مظلوم گفت : بابا زنت یه دیقه زنمو ول نمی کنه ببرش تو رو خدا .
- نچ تا تو رو دق ندم نمی برمش
پویا : مگه فقط اتاق خودت نیست چه گیری دادی نباید ببینه
- می خوام سوپرایز شه هفته ای آینده بابا اینا میان بعدم مراسم
پویا بلند شدبشکن می زد ومی رقصید با خنده نگاش می کردم دخترا اومدن تو اتاق مستانه : به به آقا پویا بلد بودی رو نمی کردی
- داره برام دلبری می کنه کم کم دارم افسونش میشم
دخترا خندیدن پویا اخمی کردوگفت : خیلی بیشعوری کیهان
ماه وش : به نامزاد من توهین نکن
برای پویا ابرو بالا انداختم مستانه : راس میگه چرا به داداشم میگی بیشعور
پویا : کثافت چه طرفدارم داره
حمله کرد برام فرار کردم ماه وش ومستانه می خندیدن
- بابا این منو گرفت بدبخت میشم می خواد قلقلکم بده من بد قلقلکم
ماه وش : ول کن دیگه پویا
رفتم پشت سر ماه وش
پویا خندید وگفت : بریم استخر
- بریم دریا
مستانه : دریا اونم این وقت شب
ماه وش : اره بیا بریم کیف میده
پویا : من یه نظر دیگه دارم .
- چی
پویا : بریم شام بخوریم از گشنگی ضعف کردم
زدم تو سرش وگفتم : بمیری با این نظرات
پویا : بی کس گیر اوردین اره
مستانه دستشو گرفت وبا خنده رفتن ماه وش برگشت طرفم وگفت : بریم دریا
- اره ولی یواشکی بریم
خندیدیم ویواشکی از خونه اومدیم بیرون سوار ماشینم شدیم ورفتیم جای همیشگی بر عکس تصورمون دریا اروم وقرار نداشت
- اووووف زده حال
ماه وش : بارون میاد کیهان
رفتیم تو ماشین نشستیم بیرون بارون بود هر کاری می کردم ماشین حرکت نمی کرد پیاده شدم گیر کرده بود وعمرا درنمیومد
ماه وش : چی شد
- هیچی گاومون زاید
ماه وش خندید وگفت : زنگ بزن پویا بیاد دنبالمون
- سلام
برگشتم همون مردی بود که قبلا اینجا دیدش بودیم
- سلام
مرده : ماشینتون گیر کرده
- بله
مرده : خیس شدین بیاین خونه ای من اونجاست
- ممنون مزاحم نمیشیم
مرده : اسمم سیاوشه بیا تا صبح اینجا یخ می زنید اینجا هم انتن نمیده
به ماه وش اشاره کردم پیاده شد ماشینو قفل کردم وهمراه مرده رفتیم خونه اش چترش رو داده بود ماه وش خیس آب بارون شده بودیم خونه اش ویلایی بود رفتیم داخل سالن مرده که اسمش سیاوش بود رفت تو اتاقی وبعد برگشت پشت سرش یه دختر اومد بیرون وگفت
کیهان:
پویا دستی به شونه ام زد وگفت : می بینم خوب باهاش کنار اومدی
با اخم نگاش کردم وگفتم : کسی که بد به دلم کرده رو نمی تونم به دلم برگردونم
پویا: بخشیدیش
- خیلی وقت پیش خدا می بخشه چرا من نبخشم
گونه امو بوسید وگفت : می دونی اگه یه داداش داشتم باز تو رو بیشتر دوست داشتم
- فکر کنم منو با مستانه اشتباه گرفتی
پویا: تف...
- گمشو
پویا خندید وگفت: حالا بگو ببینم تو چیکارا کردی
-دوروز دیگه مهمون تو هستن
پویا مظلوم گفت : بابا زنت یه دیقه زنمو ول نمی کنه ببرش تو رو خدا .
- نچ تا تو رو دق ندم نمی برمش
پویا : مگه فقط اتاق خودت نیست چه گیری دادی نباید ببینه
- می خوام سوپرایز شه هفته ای آینده بابا اینا میان بعدم مراسم
پویا بلند شدبشکن می زد ومی رقصید با خنده نگاش می کردم دخترا اومدن تو اتاق مستانه : به به آقا پویا بلد بودی رو نمی کردی
- داره برام دلبری می کنه کم کم دارم افسونش میشم
دخترا خندیدن پویا اخمی کردوگفت : خیلی بیشعوری کیهان
ماه وش : به نامزاد من توهین نکن
برای پویا ابرو بالا انداختم مستانه : راس میگه چرا به داداشم میگی بیشعور
پویا : کثافت چه طرفدارم داره
حمله کرد برام فرار کردم ماه وش ومستانه می خندیدن
- بابا این منو گرفت بدبخت میشم می خواد قلقلکم بده من بد قلقلکم
ماه وش : ول کن دیگه پویا
رفتم پشت سر ماه وش
پویا خندید وگفت : بریم استخر
- بریم دریا
مستانه : دریا اونم این وقت شب
ماه وش : اره بیا بریم کیف میده
پویا : من یه نظر دیگه دارم .
- چی
پویا : بریم شام بخوریم از گشنگی ضعف کردم
زدم تو سرش وگفتم : بمیری با این نظرات
پویا : بی کس گیر اوردین اره
مستانه دستشو گرفت وبا خنده رفتن ماه وش برگشت طرفم وگفت : بریم دریا
- اره ولی یواشکی بریم
خندیدیم ویواشکی از خونه اومدیم بیرون سوار ماشینم شدیم ورفتیم جای همیشگی بر عکس تصورمون دریا اروم وقرار نداشت
- اووووف زده حال
ماه وش : بارون میاد کیهان
رفتیم تو ماشین نشستیم بیرون بارون بود هر کاری می کردم ماشین حرکت نمی کرد پیاده شدم گیر کرده بود وعمرا درنمیومد
ماه وش : چی شد
- هیچی گاومون زاید
ماه وش خندید وگفت : زنگ بزن پویا بیاد دنبالمون
- سلام
برگشتم همون مردی بود که قبلا اینجا دیدش بودیم
- سلام
مرده : ماشینتون گیر کرده
- بله
مرده : خیس شدین بیاین خونه ای من اونجاست
- ممنون مزاحم نمیشیم
مرده : اسمم سیاوشه بیا تا صبح اینجا یخ می زنید اینجا هم انتن نمیده
به ماه وش اشاره کردم پیاده شد ماشینو قفل کردم وهمراه مرده رفتیم خونه اش چترش رو داده بود ماه وش خیس آب بارون شده بودیم خونه اش ویلایی بود رفتیم داخل سالن مرده که اسمش سیاوش بود رفت تو اتاقی وبعد برگشت پشت سرش یه دختر اومد بیرون وگفت
۱۶.۰k
۲۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.