درود بر ویکوک شیپر های عزیز
درود بر ویکوک شیپر های عزیز
بلخره اومدم پارت جدید اوردم لایک کنین تنبل نباشین
نظر بدین دلشاد شیم♥
~~~~\~~~~~~~~~~\\~~~~~~~\\\\\~~~~~~~~~\~\~~~~~~~
پارت پانزده ■□■□
*وی : برگشتم اتاق و دباره رو شیشه ها دراز کشیدم و یکم خودم رو تکون دادم تا شیشه ها راحت بتونن بدنم رو ببرند ...پشت دستم رو روی شیشه های کشیدم تا قرص ها رو پیدا کنم برشون داشتم و نفهمیدم چطوری و چقدر ازشون خوردم و .......سیاهی محض
~~~~~
یونگی : باید به کوکب بگیم ...شاید شاید اون جایی رو بشناسه که ما نشناسیم ......
نامجون : اخه....
یونگی : اخه ندار ....الان هر لحضه امکان داره تیهونگ.... اه بلند شو به کوکی زنگ بزنیم
جیمین : اره بهتره بگیم بهش
یونگی : جیمین واقعا برات متاسفم تو حتی چشم دیدن عشق بین تیهونگ و کوکی نبودی ...بهتره بری بمیری
نامجون : آروم باش یونگی ...
یونگی : چطور آروم باشم ....الان معلوم نیست تیهونگ کجاست و داره چه بلایی سر خودش میاره،
نامجون : به کوکی میگیم ...جیمین تو هم باید بهش بگی که چرت و پرت گفتی فهمیدی؟؟؟
جیمین : اهوم
نامجون : اول من باهاش حرف میزنم
(نامجون همه ماجرا رو برای کوکی تعریف میکنه و جیمین هم به دروغ گفتنش اعتراف میکنه)
*کوکی : همراه گریه کردن یه ماشین گرفتم و رفتم سمت خونه اون .... ینی تیهونگ به من خیانت نکرده...... الان اون بخاطر احمق بودن من چه بلائی سر خودش آورده....... اگه اونجا نباشه چی؟؟؟ کجا باید دنبالش بگردم ...
کوکی : آقا لطفا سریع تر
+بله چشم
اونجا تنها جایی که اون داره ... حتما اونجاست ....خدا یا کمکش کن
از ماشین پیاده شدم و به سمت خونه دوییدم خواستم در بزنم که در باز شد...رفتم تو و همه جا خونی بود ...دیوار ها هم خونی ...رد خون رو دنبال کردم و رفتم تا پارکینگ این ...این ماشین تیهونگه این همه خون ...رو شیشه چی نوشته...این شیشه های خونی........تیهونگ ...نه ....نه از پله ها بالا رفتم بوی الکل همه جارو گرفته بود در باز بود رفتم تو....تیهونگ .....تیهونگ منم کوکی .....منم کجایی ...؟ رد خون رو دنبال کردم و رفتم تو اتاقی که تیهونگ روی شیشه های زمین افتاده بود از کل بدنش خون میومد و زیر چشماش کبود بود........تیهونگ ....چرا با خودت اینجوری کردی اخه؟؟؟؟ چشمات رو باز کن.....
وی : تو......تویی .... جونگ.. کو........
کوکی : نه نه تحمل کن تیهونگ خواهش میکنم.....تیهونگ من نمیدونستم ... منو ببخش ... تو تنها کسی هستی که عاشقشم ....یکم یکم تحمل کن خواهش میکنم
الو اورژانس ○●○●
ادامه دارد......
به پارت های اخر نزدیک می شویم.
بلخره اومدم پارت جدید اوردم لایک کنین تنبل نباشین
نظر بدین دلشاد شیم♥
~~~~\~~~~~~~~~~\\~~~~~~~\\\\\~~~~~~~~~\~\~~~~~~~
پارت پانزده ■□■□
*وی : برگشتم اتاق و دباره رو شیشه ها دراز کشیدم و یکم خودم رو تکون دادم تا شیشه ها راحت بتونن بدنم رو ببرند ...پشت دستم رو روی شیشه های کشیدم تا قرص ها رو پیدا کنم برشون داشتم و نفهمیدم چطوری و چقدر ازشون خوردم و .......سیاهی محض
~~~~~
یونگی : باید به کوکب بگیم ...شاید شاید اون جایی رو بشناسه که ما نشناسیم ......
نامجون : اخه....
یونگی : اخه ندار ....الان هر لحضه امکان داره تیهونگ.... اه بلند شو به کوکی زنگ بزنیم
جیمین : اره بهتره بگیم بهش
یونگی : جیمین واقعا برات متاسفم تو حتی چشم دیدن عشق بین تیهونگ و کوکی نبودی ...بهتره بری بمیری
نامجون : آروم باش یونگی ...
یونگی : چطور آروم باشم ....الان معلوم نیست تیهونگ کجاست و داره چه بلایی سر خودش میاره،
نامجون : به کوکی میگیم ...جیمین تو هم باید بهش بگی که چرت و پرت گفتی فهمیدی؟؟؟
جیمین : اهوم
نامجون : اول من باهاش حرف میزنم
(نامجون همه ماجرا رو برای کوکی تعریف میکنه و جیمین هم به دروغ گفتنش اعتراف میکنه)
*کوکی : همراه گریه کردن یه ماشین گرفتم و رفتم سمت خونه اون .... ینی تیهونگ به من خیانت نکرده...... الان اون بخاطر احمق بودن من چه بلائی سر خودش آورده....... اگه اونجا نباشه چی؟؟؟ کجا باید دنبالش بگردم ...
کوکی : آقا لطفا سریع تر
+بله چشم
اونجا تنها جایی که اون داره ... حتما اونجاست ....خدا یا کمکش کن
از ماشین پیاده شدم و به سمت خونه دوییدم خواستم در بزنم که در باز شد...رفتم تو و همه جا خونی بود ...دیوار ها هم خونی ...رد خون رو دنبال کردم و رفتم تا پارکینگ این ...این ماشین تیهونگه این همه خون ...رو شیشه چی نوشته...این شیشه های خونی........تیهونگ ...نه ....نه از پله ها بالا رفتم بوی الکل همه جارو گرفته بود در باز بود رفتم تو....تیهونگ .....تیهونگ منم کوکی .....منم کجایی ...؟ رد خون رو دنبال کردم و رفتم تو اتاقی که تیهونگ روی شیشه های زمین افتاده بود از کل بدنش خون میومد و زیر چشماش کبود بود........تیهونگ ....چرا با خودت اینجوری کردی اخه؟؟؟؟ چشمات رو باز کن.....
وی : تو......تویی .... جونگ.. کو........
کوکی : نه نه تحمل کن تیهونگ خواهش میکنم.....تیهونگ من نمیدونستم ... منو ببخش ... تو تنها کسی هستی که عاشقشم ....یکم یکم تحمل کن خواهش میکنم
الو اورژانس ○●○●
ادامه دارد......
به پارت های اخر نزدیک می شویم.
۵۷.۷k
۲۶ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.