بابا بزرگم مریض شده بود رفتم بیمارستان
بابا بزرگم مریض شده بود رفتم بیمارستان
دستاشو گرفتم گفتم یادته همیشه منو با این دستا نوازش میکردی؟
گفت 💩 نخور اون داداشت بود
تو رو همیشه میزدم
دیدم داره درست میگه
منم اکسیژنشو قطع کردم 😌 😆
#خونه_قدیمی
دستاشو گرفتم گفتم یادته همیشه منو با این دستا نوازش میکردی؟
گفت 💩 نخور اون داداشت بود
تو رو همیشه میزدم
دیدم داره درست میگه
منم اکسیژنشو قطع کردم 😌 😆
#خونه_قدیمی
۹.۹k
۰۱ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.