اسماعیل ؏ـشق ت منم؛ ڪه اینگونه با دل و جان دیوانه واربه مسلخ آمده ام... چه باک از این جان باختن به پاے تو، براے تو مرا در قربانگاه دلت به نیم نگاهی ذبح ڪن...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.