من باید برم
من باید برم
میدونی چرا؟
بیلی آیلیش بهم گفت آخه: I have to leave you go but I have to leave you go.
باید برم ولی بیشتر از قبل دوستت دارم
هنوز بارون میباره و چشام بستست حست می کنم آخه هنوز با این همه بارون شدید خیس نشدم چشامو باز کردم.
چی می بینم خدای من خدای من؟
این کیه؟ ..
یه خنده عصبی پشت سر هم با صدای بلند پشت سرهم
نه این من نیستم این یکی دیگست
ولی..
تصویر توی آیینه یه چیز دیگه می گه!
میگه این تو نیستی کسیه که بعد رفتنت به دنیا اومد..
تولدش مبارک
آهاااای پررستتار شمع یه روزگی بیار سریع بدو امروز تولد رفیق جدیدمه نترس از خودمونه
غریبه نیست.
فریاد میزنم جیغ میزنم :پررررسسستااار سریعتر زود بیار شعمارو وگرنه با این شیشه خودمو یه تیکه تموم می کنم اخه میدونی(خنده های عصبی هیستیریک)آیینه رو خورد کرده بودم حالم از رفیق جدیدم بهم می خورد آخه نه شبیه من بود نه شبیه یه آدم
بیشتر شبیه یه گدا بود مثه من ولی کمی.
واسه همین میخوام تولد رفیقمو سوپرایزش کنم آخه تو رو میخواد هنوز التماست می کنه و تو میگی هندی بازیاتو دروغاتو واسه خودت بزار و این آخرین تصویر از تو برام میشه .
یه صدای تلخ که تلخیش زبونمو گس نمی کنه یه آدم جدید خاکستری به دنیا میاد که دنیاش شبیه سیگارت شده که هرشب می کشیش پنهونی؟
کاشکی من اون سیگار لعنتی وینستونت بودم
آخ کاش می شد تو منو کام میگرفتی و منم جون میگرفتم اصن یه دنیای جدید ساخته میشد که من به دنیا میام توو یه لحظه لحظه بعد با کام های دود شده بی رنگ بظاهر سفیدت محو میشم توو آسمون اما می ارزه تا آخرین ذره کامت شم می ارزه برای ثبت تو
برای مُردن بین لبات
می ارزه
اصن تو خودت می ارزی به همه چی؟؟..
پررستار میاد نزدیکم
لعنتی کثافت داره تو رو ازم میگیره تنها هدیتو داره ازم میگیره
همونی که بوی عطر فراریو میداد
ولم نمی کنه!
جیغ می کشم جیغ پشت سر هم جیغ پشت سر هم و بعدش خوابی که مثه هر روز با تو شروع میشه..
دستامو بستن لعنتیا،سیگارمو ازم گرفتن،قبلا سیگار می کشیدم واسه عشق خودم الان می کشمش به عشق تو که حداقل نیستی به یادت محو شم به یادت تموم شم هر کاری می کنم که آخرین لحظه زندگی کوفتی که با تو شروع شده با تو تموم شه. می دونم خوشت نمی یومد بگمت دوستت دارم همش.
حالا که نیستی بازم میگم
دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم
دوستت دارم.
یادته بهت گفتم پروانه آبی میشم میام رو چشات که سیاهن ..
هوم؟؟!!!
یادته..!
بگویادته دیگه؟!!
می دونم یادته حالا منتظرم باش چون آخرین شمع منو تو فوتش کردی حالا من توی صورتت محو چشات به رنگ آبی در اومدم.
الان به جای من روی تخت تیمارستان فقط یه لباس آبی ازم مونده با یه جعبه سیگار خالی و همون یه دونه اخریش
با یه اتاق از تو 🚬
که من نیستم فقط تو هستی تو
دوستت دارم #سارا_د
میدونی چرا؟
بیلی آیلیش بهم گفت آخه: I have to leave you go but I have to leave you go.
باید برم ولی بیشتر از قبل دوستت دارم
هنوز بارون میباره و چشام بستست حست می کنم آخه هنوز با این همه بارون شدید خیس نشدم چشامو باز کردم.
چی می بینم خدای من خدای من؟
این کیه؟ ..
یه خنده عصبی پشت سر هم با صدای بلند پشت سرهم
نه این من نیستم این یکی دیگست
ولی..
تصویر توی آیینه یه چیز دیگه می گه!
میگه این تو نیستی کسیه که بعد رفتنت به دنیا اومد..
تولدش مبارک
آهاااای پررستتار شمع یه روزگی بیار سریع بدو امروز تولد رفیق جدیدمه نترس از خودمونه
غریبه نیست.
فریاد میزنم جیغ میزنم :پررررسسستااار سریعتر زود بیار شعمارو وگرنه با این شیشه خودمو یه تیکه تموم می کنم اخه میدونی(خنده های عصبی هیستیریک)آیینه رو خورد کرده بودم حالم از رفیق جدیدم بهم می خورد آخه نه شبیه من بود نه شبیه یه آدم
بیشتر شبیه یه گدا بود مثه من ولی کمی.
واسه همین میخوام تولد رفیقمو سوپرایزش کنم آخه تو رو میخواد هنوز التماست می کنه و تو میگی هندی بازیاتو دروغاتو واسه خودت بزار و این آخرین تصویر از تو برام میشه .
یه صدای تلخ که تلخیش زبونمو گس نمی کنه یه آدم جدید خاکستری به دنیا میاد که دنیاش شبیه سیگارت شده که هرشب می کشیش پنهونی؟
کاشکی من اون سیگار لعنتی وینستونت بودم
آخ کاش می شد تو منو کام میگرفتی و منم جون میگرفتم اصن یه دنیای جدید ساخته میشد که من به دنیا میام توو یه لحظه لحظه بعد با کام های دود شده بی رنگ بظاهر سفیدت محو میشم توو آسمون اما می ارزه تا آخرین ذره کامت شم می ارزه برای ثبت تو
برای مُردن بین لبات
می ارزه
اصن تو خودت می ارزی به همه چی؟؟..
پررستار میاد نزدیکم
لعنتی کثافت داره تو رو ازم میگیره تنها هدیتو داره ازم میگیره
همونی که بوی عطر فراریو میداد
ولم نمی کنه!
جیغ می کشم جیغ پشت سر هم جیغ پشت سر هم و بعدش خوابی که مثه هر روز با تو شروع میشه..
دستامو بستن لعنتیا،سیگارمو ازم گرفتن،قبلا سیگار می کشیدم واسه عشق خودم الان می کشمش به عشق تو که حداقل نیستی به یادت محو شم به یادت تموم شم هر کاری می کنم که آخرین لحظه زندگی کوفتی که با تو شروع شده با تو تموم شه. می دونم خوشت نمی یومد بگمت دوستت دارم همش.
حالا که نیستی بازم میگم
دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم
دوستت دارم.
یادته بهت گفتم پروانه آبی میشم میام رو چشات که سیاهن ..
هوم؟؟!!!
یادته..!
بگویادته دیگه؟!!
می دونم یادته حالا منتظرم باش چون آخرین شمع منو تو فوتش کردی حالا من توی صورتت محو چشات به رنگ آبی در اومدم.
الان به جای من روی تخت تیمارستان فقط یه لباس آبی ازم مونده با یه جعبه سیگار خالی و همون یه دونه اخریش
با یه اتاق از تو 🚬
که من نیستم فقط تو هستی تو
دوستت دارم #سارا_د
۱۰۹.۱k
۱۷ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۶۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.