پارت ۵ رسیدن به تو مانند دست زدن به کف دریاست
رفتم خارج از شهر دیدم یه فضای سیز با یه رود خونه اونجاست
رفتم کنار رود خونه نشستم و داشتم به این فکر میکردم که دیگه وقتشه از فکر زین در بیام و به زندگیم ادامه بدم
راستش انقدر راه رفتم راه رو گم کردم
یکم دور تر از من پنجا پسر وایساده بودن خیلی به نظر راه بلد بودن
یه نفس عمیق کشیدم و رفتم جلو زدم به شونه ی یکیشون
من:ببخشید
باور کن اون لحضه رو یادم نمیره من زدم به شونه ی هری استایلرز
هری:بفرمایید
من:م....م....ن...من
زبونم بند اومده بود به خودم اومدم
من:شما اینجا رو بلدین اقای استایلرز
هری:تو فنی
من:هم اره هم نه ولی درواقع فن گمشدم
هری:از کدوم طرف اومدی
من:از سمت راست بعدش یه چپ بعدش زیکزاکی
هری:اوها چقدر پیچیدی
من:خاک تو سرم گوشیم تو ماشین جا موند .....شایدم نه نمی دونم بزار بگردم
بعد از گشتن متعدد جیبام
من:نه نیو وردم اه گندبزنن به شانسم
هری:خوب شما ره ی کسی رو حفظی
من:اره چیشده با جه ی تلفن پیدا کردی
هری:نه بیا با گوشی من زنگ یزن
من:ممنون
زنگ زدم جیکوب
من:الو جیکوب
جیکوب:دلت واسم تنگ شده
من:نه اخه کی دلش واست تنگ میشه ...ولش کن بیا منو از اینجا ببر
جیکوب:از کجا
من:اقای استایلرز ما الان کجایین
هری:دقیقا ....کنار جنگل شروود
من:دقیقا کنار جنگل شروود
جیکوب:میشه بگم جانی بیاد
من:جیکوب جانی گواهی نامه ی رانندگی نداره
جیکوب:خوب زنگ میزنم جاناتان بیاد ببره
من:تنبل اقا از روی مبل پاشو
جیکوب:خوب
من:حالا برو سمت چوب لباسی
جیکوب:خوب چرا پیاده تا جنگل شروود نمیری
من:براووو داداش عزیزم الان دوسوته میرم
جیکوب:خواهش میگنم
من:ولش کن ببین ترو خدا زنگ زدم به کی
گوشی رو قط کزدم دادم هری
من:ممنون
پایان
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
رفتم کنار رود خونه نشستم و داشتم به این فکر میکردم که دیگه وقتشه از فکر زین در بیام و به زندگیم ادامه بدم
راستش انقدر راه رفتم راه رو گم کردم
یکم دور تر از من پنجا پسر وایساده بودن خیلی به نظر راه بلد بودن
یه نفس عمیق کشیدم و رفتم جلو زدم به شونه ی یکیشون
من:ببخشید
باور کن اون لحضه رو یادم نمیره من زدم به شونه ی هری استایلرز
هری:بفرمایید
من:م....م....ن...من
زبونم بند اومده بود به خودم اومدم
من:شما اینجا رو بلدین اقای استایلرز
هری:تو فنی
من:هم اره هم نه ولی درواقع فن گمشدم
هری:از کدوم طرف اومدی
من:از سمت راست بعدش یه چپ بعدش زیکزاکی
هری:اوها چقدر پیچیدی
من:خاک تو سرم گوشیم تو ماشین جا موند .....شایدم نه نمی دونم بزار بگردم
بعد از گشتن متعدد جیبام
من:نه نیو وردم اه گندبزنن به شانسم
هری:خوب شما ره ی کسی رو حفظی
من:اره چیشده با جه ی تلفن پیدا کردی
هری:نه بیا با گوشی من زنگ یزن
من:ممنون
زنگ زدم جیکوب
من:الو جیکوب
جیکوب:دلت واسم تنگ شده
من:نه اخه کی دلش واست تنگ میشه ...ولش کن بیا منو از اینجا ببر
جیکوب:از کجا
من:اقای استایلرز ما الان کجایین
هری:دقیقا ....کنار جنگل شروود
من:دقیقا کنار جنگل شروود
جیکوب:میشه بگم جانی بیاد
من:جیکوب جانی گواهی نامه ی رانندگی نداره
جیکوب:خوب زنگ میزنم جاناتان بیاد ببره
من:تنبل اقا از روی مبل پاشو
جیکوب:خوب
من:حالا برو سمت چوب لباسی
جیکوب:خوب چرا پیاده تا جنگل شروود نمیری
من:براووو داداش عزیزم الان دوسوته میرم
جیکوب:خواهش میگنم
من:ولش کن ببین ترو خدا زنگ زدم به کی
گوشی رو قط کزدم دادم هری
من:ممنون
پایان
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
۴.۶k
۲۴ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.