دیگر هیچ نمیخواهم از دنیا
دیگر هیچ نمیخواهم از دنیا
وقتی تــ♥ــو مرا میخواهی
.
.
خوشبختـی همین جاست
پشت این پنجره باران زده
وقتی صدای بوسه های باران را بر زمین می شنوی
وقتی نسیم صبحگاهی بی دعوت به میهمانی تنتـــــــ می آید
وخنکای روح بخشش را تقدیـــــم وجودتــــــ می کند
و تـــو پناه می آوری به آغوش گرمی که تمـام دنیایتـــــــ را رقم زده است
خوشبختی همین جاست میان بازوان مـــــردانه تـــ♥ــــو..
وقتی تــ♥ــو مرا میخواهی
.
.
خوشبختـی همین جاست
پشت این پنجره باران زده
وقتی صدای بوسه های باران را بر زمین می شنوی
وقتی نسیم صبحگاهی بی دعوت به میهمانی تنتـــــــ می آید
وخنکای روح بخشش را تقدیـــــم وجودتــــــ می کند
و تـــو پناه می آوری به آغوش گرمی که تمـام دنیایتـــــــ را رقم زده است
خوشبختی همین جاست میان بازوان مـــــردانه تـــ♥ــــو..
۷.۹k
۲۰ فروردین ۱۴۰۰