سگی که به دشمنان امام علی علیه السّلام آسیب میرساند

.
#روایت #لعنت_خدا_بر_دشمنان_مرتضی_علی

ماجرای سگی که به دشمنان #امیرالمؤمنین علیه السّلام آسیب میرساند

بسم الله الرّحمن الرّحیم

از ابی­ هریره منقول است که: صُبحی با رسول خدا صلّی الله علیه و آله نماز صبح کرده بودیم، آن جناب پشت مبارک به محراب داده بود و روی به اصحاب آورده در صحبت بود که مردی از انصار رسیده، پیش آمد و گفت : یا رسول الله گذر من بر در خانه ی فلان شخص افتاد که سگی دارد و آن سگ سر راه بر من گرفته، جامه ی مرا درید و ساق مرا مجروح ساخته ، مرا در نماز صبح از خدمت شما محروم کرد و روز دیگر شخص دیگر آمد و به همان طریق شکوه از آن سگ نمود و جامه ی دریده و ساق مجروح به آن حضرت نمود و از نرسیدن به نماز ناراحت بود.
پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله برخاسته ، متوجه خانه آن شخص شده ، فرمود سگ عقور را قتل واجب است چون به در آن خانه رسید، انس پیش رفته در را بکوفت و صاحب خانه بیرون آمده گفت: یا رسول الله چه چیز شما را به خانه ی من آورده؟ و حال آنکه من بر دین شما نیستم و اگر به من رجوعی بود مرا می بایست طلب فرمایید که به خدمت آیم.
من که باشم که شما تصدیع کشیده، به خانه ی من درآیید.
حضرت رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: تو را سگی درنده هست و هر روز یکی را مجروح سازد و جامه می درد.
آن سگ را بیاور تا بکشم که قتل سگ درنده واجب است.
پس آن مرد به درون خانه دویده، ریسمانی در گردن سگ کرده، کشان کشان بیرون آورد.
چون چشم آن سگ به حضرت رسول افتاد، به قدرت الهی به زبان آمده گفت: السّلام علیک یا رسول الله.
چه چیز شما را به این جا در آورده است و سبب قتل من چیست؟
حضرت فرمود که دیروز فلان را و امروز فلان را جامه دریده ای و پاهای ایشان را مجروح ساخته و از نماز محروم کرده ای؟ آن سگ به زبان فصیح گفت: یا رسول الله مرا کار به مؤمنان نیست و این دو شخص از جمله ی منافقان و دشمنان امیرالمؤمنین اند و چون به خانه ی خود می روند ابن عمّ تو را ناسزا می گویند و سب می کنند.
و اگر ایشان چنین نمی بودند متعرّض ایشان نمی شدم، ولیکن مرا اخوّتِ عربیت و همیّت اهل بیت و محبت علی بر آن می دارد که دشمنان او را به قدر امکان ایذا کنم و اهانت برسانم، چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله این کلمات را از آن حیوان که دُمش به از ریشِ منافقان است.
شنید، به صاحب سگ سفارش نمود که مُشفقانه با آن سگ سلوک نماید و خواست که برگردد.
آن مرد به دست و پای آن حضرت افتاد و گفت: یا رسول الله وقتی سگ من شهادت به رسالت تو میدهد من کم از سگی باشم اگر ایمان به تو نیاورم، دست بده تا مسلمان شوم.
من گواهی می دهم که خدا یکی است و تو رسول و فرستاده ی خدایی و ابن عمّ تو ولیّ خدا و وصیّ مصطفی است، هر که با او بد باشد صد مرتبه از سگ کم تر است و جای او در وسط جهنم.
آن مرد توفیق اسلام یافت و جمیع آن هایی که در خانه ی او بودند مسلمان شدند.

📓حدیقة الشّیعه : فصل یازدهم در معجزات علوی، صفحه ۴

#Hamed_Aghili #Design #Poet #official_page #The_poet #Design_HamedAghili