(شادی اور) part 12
چک کردم دیدم پریودم خوشبختانه پد بهداشتی همراهم بود کارای لازمو انجام دادم و از سرویس اومدم بیرون لباسام کثیف نشده بود سوییشرتم طولش بلند بود و کامل دامنم میپوشوند
+توی ذهنش:وای خدا من چقدر خوشانسم
از سرویس بهداشتی اومدم بیرون که دیدم جیمین منتظرمه رفتم نزدیکش
¶حالت خوبه؟
+نه زیاد
¶چیزی شده؟
+هوم.. پریود شدم
¶درد داری؟
+اره میخوام برم خونه
¶بیا با پسرا و سوبین شام بخوریم بعد خودم میرسونمت باشه؟
+باشه
رفتیم توی همون کافه رستوران و شام خوردیم بابای سوبین اومد دنبالش شوگا هم رفت بقیه هنوز همونجا بودن که جیمین بهم گفت بیا بریم از پسرا خدافظی کردیم و رفتم سوار ماشین جیمین شدم جلو نشستم حالم خوب نبود و دل درد داشتم خدا خدا میکردم که زود تر برسیم
*6 مین بعد*
+جیمین من اصلا حالم خوب نیست
¶الان میرسیم
رسیدیم و جیمین ماشینو نگه داشت خواستم درو باز کنم تا پیاده شم
¶صبر کن خودم میام
جیمین اومد درو برام باز کرد تا پیاده شم پیاده شدم که از شدت درد و سرگیجه حفظ کردن تعادل برام سخت بود جیمین که سمت چپم وایستاده بود
ادامه دارد...
+توی ذهنش:وای خدا من چقدر خوشانسم
از سرویس بهداشتی اومدم بیرون که دیدم جیمین منتظرمه رفتم نزدیکش
¶حالت خوبه؟
+نه زیاد
¶چیزی شده؟
+هوم.. پریود شدم
¶درد داری؟
+اره میخوام برم خونه
¶بیا با پسرا و سوبین شام بخوریم بعد خودم میرسونمت باشه؟
+باشه
رفتیم توی همون کافه رستوران و شام خوردیم بابای سوبین اومد دنبالش شوگا هم رفت بقیه هنوز همونجا بودن که جیمین بهم گفت بیا بریم از پسرا خدافظی کردیم و رفتم سوار ماشین جیمین شدم جلو نشستم حالم خوب نبود و دل درد داشتم خدا خدا میکردم که زود تر برسیم
*6 مین بعد*
+جیمین من اصلا حالم خوب نیست
¶الان میرسیم
رسیدیم و جیمین ماشینو نگه داشت خواستم درو باز کنم تا پیاده شم
¶صبر کن خودم میام
جیمین اومد درو برام باز کرد تا پیاده شم پیاده شدم که از شدت درد و سرگیجه حفظ کردن تعادل برام سخت بود جیمین که سمت چپم وایستاده بود
ادامه دارد...
۳.۷k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.