.ﺳﻼم ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺟﻮن اوﻟﯿﻦ رﻣﺎﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮاﻫﻢ ﺗﻮی اﯾﻦ پروفایل ﺑﺬ
.ﺳﻼم ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺟﻮن اوﻟﯿﻦ رﻣﺎﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮاﻫﻢ ﺗﻮی اﯾﻦ پروفایل ﺑﺬارم اﻣﯿﺪوارم ﺧﻮﺷﺘﻮن ﺑﯿﺎد ﻧﻈﺮ ﺑﺬارﯾﻦ ﺗﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﭘﺴﺖ ﻫﺎ رو ﺑﺬارم :ﺧﻼﺻﻪ داﺳﺘﺎن،داﺳﺘﺎﻧﻪ دوﺗﺎ ﻣﺎﻣﻮرﻣﻮﻓﻖ ادارﻩ آﮔﺎﻫﯿﻪ ﮐﻪ اﺻﻼ آﺑﺸﻮن ﺑﺎﻫﻢ ﺗﻮﯾﻪ ﺟﻮی ﻧﻤﯽ رﻩ!ﯾﮑﯿﺸﻮن ﺳﺮﮔﺮد ﺳﻮرن ﺻﺎدﻗﯽ و دﯾﮕﺮی ﺳﺮوان .ﻋﺴﻞ آرﻣﺎن داﺳﺘﺎن از ﺟﺎﯾﯽ ﺷﺮوع ﻣﯽ ﺷﻪ ﮐﻪ ادارﻩ آﮔﺎﻫﯽ واﺳﻪ دﺳﺘﮕﯿﺮی ﯾﻪ ﺑﺎﻧﺪ ﺑﺰرگ ﻗﺎﭼﺎق ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر ﻣﺠﺒﻮرﻩ ﮐﻪ دوﺗﺎ ﻣﺎﻣﻮر زﺑﺪﻩ رو ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ زوج داﺧﻞ اﯾﻦ ﺑﺎﻧﺪ.واوﻟﯿﻦ ﮔﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺘﻦ ...ﺟﺰ ﺑﭽﻪ ﻫﺎی داﺳﺘﺎن ﻣﺎ داﺳﺘﺎﻧﯽ ﭘﺮ از ﻓﺮاز و ﻧﺸﯿﺐ!ﺣﻮادث !ﻣﺨﺘﻠﻒ واﺗﻔﺎق ﻫﺎی ﺟﺎﻟﺐ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ:ﺑﻬﺎرک-ﻣﻘﺪم
خیلی قشنکه داستانش منکه عاشقش شدم حتما بخونین
ببخشین که تو کروه طنز کزاشتم
آخه خواستم. همه ببینید
خیلی قشنکه داستانش منکه عاشقش شدم حتما بخونین
ببخشین که تو کروه طنز کزاشتم
آخه خواستم. همه ببینید
۴۱۴
۲۳ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.