🐨✨

ON:
ا/ت ویو:
اومدم که بزنمش دستمو پیچوند انداختم رو خودش
نامجون: دختر کوچولو کم کم داری سیمام رو به اتصال میندازی رو مخم راه نرو
ا/ت: پاره بودن
نامجون ویو:
هوم دختر پروییه ولی خب با افتادنش روی من قلبم تند تند میزد
پس برای اینکه این کوچولو رو ساکت نگهدارم بوسه ای روی لبا* کاشتم
ا/ت: تو... الان منووووو بوسیدیییییی
نامجون: اره دختر چرا انقدر خنگی پس داشتی خیال میدیدی
ا/ت: چرا؟ منو؟ بوسیدی؟
نامجون: چونکه دوست دارم
ا/ت: اصکلیییی بابام بفهمه کو*ت میذاره
نامجون: باید کو* تو بذاره با این ادبت
ا/ت: بامزه
نامجون: بی مزه
ا/ت: نمکدون سوراخات کو
نامجون: رو تو تنظیمه
ا/ت: به خدا این کتابو میکنم تووو...
نامجون: خب بیبی بیا درسمونو بخونیم
ا/ت: منم یه حسایی بهت دارم ولی فکر نکن میذار سو استفاده کنی مردک
نامجون: من الان میتونستم برم برقصم ولی بخاطر توهه باید 3 ماه معلم انگلیسی بشممم
ا/ت: به من چه
نامجون: خب قبول میکنی رل بزنی باهام دختر خنگ!؟
ا/ت: اره پدر**
نامجون: 😐
OFF:
نمد جالب شد یا نه ولی خب چون خابم میومد هی پلکام سنگین میشد به زور یه چی نوشتم🐨✨