تکپارتی
#تکپارتی
از سوکجین...
من عاشق توعم!
ا/ت نگاهش رو به اطراف میچرخوند و به تمام زیبایی های کنارش لبخند میزد.. اما اصلا حواسش به پسری که کنارش لحظه ای ازش چشم برنمیداره نبود..!
جین درهر لحظه، الاهه ای که کنارش نشسته بود رو میپرستید و فقط بزای پلک زدن نگاهش رو از اون می گرفت...
دخترک با خنده گفت:
+من عاشق پروانه هام!
صدای لطیفش توی باد میپیچید و مثل مخملی نرم، گوش های پسر رو نوازش میکرد...
-من عاشقه توعم...
اما انگار دختر صداش رو نمیشنید.
انگار پسری که درهر لحظه اونو می پرستید وجود نداشت..!
+من عاشق گل های زرد رنگم!
-من عاشق توعم...
+من عاشق بارونم!
-من عاشق توعم....
+من عاشق پاییزم!
-من عاشق توعم....
ا/ت دستشو بلند کرد و به پسری که بهش علاقه داشت اشاره کرد...
+من عاشق اونم!
جین لبخندی زد و درحالی که سعی میکرد اشکی که چشم هاش رو می سوزوند و دردی که قلبش رو ذوب میکرد رو نادیده بگیره دوباره و دوباره رو بهش لب زد:
-من عاشق توعم...
نگاهشو رو صورته نیم رخ دختر دور داد...
-چرا انقد میترسم از دستت بدم؟
درحالی که تو حتی مال من نیستی؟
خوب بود؟
درخواستی داشتین بگین❤️
از سوکجین...
من عاشق توعم!
ا/ت نگاهش رو به اطراف میچرخوند و به تمام زیبایی های کنارش لبخند میزد.. اما اصلا حواسش به پسری که کنارش لحظه ای ازش چشم برنمیداره نبود..!
جین درهر لحظه، الاهه ای که کنارش نشسته بود رو میپرستید و فقط بزای پلک زدن نگاهش رو از اون می گرفت...
دخترک با خنده گفت:
+من عاشق پروانه هام!
صدای لطیفش توی باد میپیچید و مثل مخملی نرم، گوش های پسر رو نوازش میکرد...
-من عاشقه توعم...
اما انگار دختر صداش رو نمیشنید.
انگار پسری که درهر لحظه اونو می پرستید وجود نداشت..!
+من عاشق گل های زرد رنگم!
-من عاشق توعم...
+من عاشق بارونم!
-من عاشق توعم....
+من عاشق پاییزم!
-من عاشق توعم....
ا/ت دستشو بلند کرد و به پسری که بهش علاقه داشت اشاره کرد...
+من عاشق اونم!
جین لبخندی زد و درحالی که سعی میکرد اشکی که چشم هاش رو می سوزوند و دردی که قلبش رو ذوب میکرد رو نادیده بگیره دوباره و دوباره رو بهش لب زد:
-من عاشق توعم...
نگاهشو رو صورته نیم رخ دختر دور داد...
-چرا انقد میترسم از دستت بدم؟
درحالی که تو حتی مال من نیستی؟
خوب بود؟
درخواستی داشتین بگین❤️
۹.۷k
۰۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.