Magic flower shop
در رستوران:
-نونا چی میخوری؟؟
-من.....
تا اومدم بگم من چی می خورم یه عالمه ساسانگ فن ریخت رو سر جونگ کوک بدبخت
دیدم جونگ کوک داره له میشه خواستم بگم برین بیرون که یهو لیا گفت
-گمشیننننننننننننننننننننننننننننن بیرون می خوایم غذا کوفت کنیم
یکی از اون ها :تو کی باشی زنیکه؟؟؟
--چی گفتی ؟؟؟
که سه تایی ریختیم روشون اونا بزن ما بزن خلاصه فراریشون که دادیم 3 دوکبوکب گرفتیم و خوردیم ولی من هنوز نفهمیدم لیا برای چی غیرتی شد.....
در گل فروشی
-لیا یه سوال؟؟
-جانم بگو
- تو برادر من رو دوست داری؟؟؟
-اممممم چیزه ببین نزنم باشه خب چیزه من یعنی اره
لیا انتظار داشت الان یوجونگ بیاد باهاش دعوا کنه و ناراحت شه اما یهو گفت
-سلام بر تو ای زند داداششششششششششششششششش
-یا شیرموزای جونگ کوک زن داداش دیگه چه صیغه ای؟
-ببین یه مشکل هست
-چی؟؟؟؟
-اگه ارمی ها بفهمن و به جونگ کوک هیت بدن چی ؟؟
-نه بابا ارمی ها خیلی خوب و با ملاحظه هستن تو غمت نباشه.....
-نونا چی میخوری؟؟
-من.....
تا اومدم بگم من چی می خورم یه عالمه ساسانگ فن ریخت رو سر جونگ کوک بدبخت
دیدم جونگ کوک داره له میشه خواستم بگم برین بیرون که یهو لیا گفت
-گمشیننننننننننننننننننننننننننننن بیرون می خوایم غذا کوفت کنیم
یکی از اون ها :تو کی باشی زنیکه؟؟؟
--چی گفتی ؟؟؟
که سه تایی ریختیم روشون اونا بزن ما بزن خلاصه فراریشون که دادیم 3 دوکبوکب گرفتیم و خوردیم ولی من هنوز نفهمیدم لیا برای چی غیرتی شد.....
در گل فروشی
-لیا یه سوال؟؟
-جانم بگو
- تو برادر من رو دوست داری؟؟؟
-اممممم چیزه ببین نزنم باشه خب چیزه من یعنی اره
لیا انتظار داشت الان یوجونگ بیاد باهاش دعوا کنه و ناراحت شه اما یهو گفت
-سلام بر تو ای زند داداششششششششششششششششش
-یا شیرموزای جونگ کوک زن داداش دیگه چه صیغه ای؟
-ببین یه مشکل هست
-چی؟؟؟؟
-اگه ارمی ها بفهمن و به جونگ کوک هیت بدن چی ؟؟
-نه بابا ارمی ها خیلی خوب و با ملاحظه هستن تو غمت نباشه.....
۴.۵k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.