وقتی به بچتون بیشتر اهمیت میده
وقتی به بچتون بیشتر اهمیت میده
ا/ت:اهممم
نامجون:*درحال بازی با بچه
ا/ت:کیم نامجون؟
نامجون:هوم؟
ا/ت:به منم توجه کنن
نامجون:مگه نمیبینی دارم با بچه بازی میکنم؟
ا/ت:عاره میدونم نباید بهت بی توجهی میکردم....حالا ببخشید؟
نامجون:قبوله....ولی دفه دیگه بی توجهی کنی آشتی نمیکنم....
......................................................
ا/ت:جیننن
جین:هوم؟
ا/ت:ببین اینو....قشنگه؟
جین:*همونطور که داره با بچه بازی میکنه*عاره قشنگه
ا/ت:جدن؟اوو پس واسه مهمونی فردا عالیه....هیجوقت میزاشتی از این لباسا بپوشم ولی الان؟...عالیه
جین:حقق نداریی بخریش*گوشیو از دست میره لباسو میبینه و پوکر نگات میکنه*این چیزیش نیس که
ا/ت:میدونم*میخنده*اینو گفتم تا به منم توجه کنی همش خواست با بچس
جین:دیوونه....باشه به توهم توجه میکنم...
......................................................
ا/ت:یونگییی
یونگی:هوم؟
ا/ت:یونگیاااا
یونگی:هومم؟
ا/ت:بیا کمکم کننن
یونگی:نمیشه دارم با بچه بازی میکنم
ا/ت:عاها*لبخند فیک*مزاحمت نمیشم*میره تو اتاق درعم میبینده
یونگی:قهر...قهر کردی؟*بلن میشه میاد سمت اتاق*ا/تههه
بچه:*گریه
یونگی:عهه تو دو دیقه ساکت باش....ا/تههه...
......................................................
ا/ت:هوپیییی
جیهوپ:چیه؟
ا/ت:منم اینجا ادمم
جیهوپ:مگه گفتم حیوونییی؟
ا/ت:عهه بیشور...میدونی چن ساعته نادیدم میگیرییی؟
جیهوپ:خب توعم بیا باهم با بچه بازی کنیم
ا/ت:نمیخامم
جیهوپ:عه اصن بیا بغلم....
......................................................
جیمین:ا/تهههه
ا/ت:چته؟
جیمین:این که طرز حرف زدنه؟
ا/ت:از تو یاد گرفتم..
جیمین:من کی اینو گفتم؟
ا/ت:نمیدونم....عاقا به کل منو فراموش کرده و چسبیده به این کوچولو و هواسش نیس چی میگه*میره تو اتاق درو محکم میبنده
جیمین:وات؟.....قهری الان؟..
......................................................
ا/ت:*بچه رو بغل میکنی
تهیونگ:بچه رو بده
ا/ت:نمیدم
تهیونگ:چرا؟
ا/ت:چون همش هواست به اینه....مگه من ادم نیستم؟
تهیونگ:خیلی خب....بچه رو بده
ا/ت:نمیدوم
تهیونگ:یا بچه رو میدی یا به زور ازت میبرمش
ا/ت:کاریی نمیتونی کنی....
......................................................
کوک:ا/ت؟*اطرافشو نگاه میکنه*ا/تههه؟ *عربده*کجایی؟*خونه رو میگرده*عواا کجا رفتیی؟*بهت زنگ میزنه
ا/ت:به به عاقلی جئون بلخره یاد یه بدبخت افتادی
کوک:کجایی؟
ا/ت:مگه برات مهمه؟
کوک:مهمه که دارم میپرسم..
ا/ت:برو با بچت خوش باش*قط میکنه
کوک:خداا*بچه رو بغل میکنه و از خونه میره بیرون*تا مامانی رو پیدا نکردیم نمیایم خونه...
خب خبب یه تکپارتی درخاستی داشتم که فردا عاپ میکنم....
ا/ت:اهممم
نامجون:*درحال بازی با بچه
ا/ت:کیم نامجون؟
نامجون:هوم؟
ا/ت:به منم توجه کنن
نامجون:مگه نمیبینی دارم با بچه بازی میکنم؟
ا/ت:عاره میدونم نباید بهت بی توجهی میکردم....حالا ببخشید؟
نامجون:قبوله....ولی دفه دیگه بی توجهی کنی آشتی نمیکنم....
......................................................
ا/ت:جیننن
جین:هوم؟
ا/ت:ببین اینو....قشنگه؟
جین:*همونطور که داره با بچه بازی میکنه*عاره قشنگه
ا/ت:جدن؟اوو پس واسه مهمونی فردا عالیه....هیجوقت میزاشتی از این لباسا بپوشم ولی الان؟...عالیه
جین:حقق نداریی بخریش*گوشیو از دست میره لباسو میبینه و پوکر نگات میکنه*این چیزیش نیس که
ا/ت:میدونم*میخنده*اینو گفتم تا به منم توجه کنی همش خواست با بچس
جین:دیوونه....باشه به توهم توجه میکنم...
......................................................
ا/ت:یونگییی
یونگی:هوم؟
ا/ت:یونگیاااا
یونگی:هومم؟
ا/ت:بیا کمکم کننن
یونگی:نمیشه دارم با بچه بازی میکنم
ا/ت:عاها*لبخند فیک*مزاحمت نمیشم*میره تو اتاق درعم میبینده
یونگی:قهر...قهر کردی؟*بلن میشه میاد سمت اتاق*ا/تههه
بچه:*گریه
یونگی:عهه تو دو دیقه ساکت باش....ا/تههه...
......................................................
ا/ت:هوپیییی
جیهوپ:چیه؟
ا/ت:منم اینجا ادمم
جیهوپ:مگه گفتم حیوونییی؟
ا/ت:عهه بیشور...میدونی چن ساعته نادیدم میگیرییی؟
جیهوپ:خب توعم بیا باهم با بچه بازی کنیم
ا/ت:نمیخامم
جیهوپ:عه اصن بیا بغلم....
......................................................
جیمین:ا/تهههه
ا/ت:چته؟
جیمین:این که طرز حرف زدنه؟
ا/ت:از تو یاد گرفتم..
جیمین:من کی اینو گفتم؟
ا/ت:نمیدونم....عاقا به کل منو فراموش کرده و چسبیده به این کوچولو و هواسش نیس چی میگه*میره تو اتاق درو محکم میبنده
جیمین:وات؟.....قهری الان؟..
......................................................
ا/ت:*بچه رو بغل میکنی
تهیونگ:بچه رو بده
ا/ت:نمیدم
تهیونگ:چرا؟
ا/ت:چون همش هواست به اینه....مگه من ادم نیستم؟
تهیونگ:خیلی خب....بچه رو بده
ا/ت:نمیدوم
تهیونگ:یا بچه رو میدی یا به زور ازت میبرمش
ا/ت:کاریی نمیتونی کنی....
......................................................
کوک:ا/ت؟*اطرافشو نگاه میکنه*ا/تههه؟ *عربده*کجایی؟*خونه رو میگرده*عواا کجا رفتیی؟*بهت زنگ میزنه
ا/ت:به به عاقلی جئون بلخره یاد یه بدبخت افتادی
کوک:کجایی؟
ا/ت:مگه برات مهمه؟
کوک:مهمه که دارم میپرسم..
ا/ت:برو با بچت خوش باش*قط میکنه
کوک:خداا*بچه رو بغل میکنه و از خونه میره بیرون*تا مامانی رو پیدا نکردیم نمیایم خونه...
خب خبب یه تکپارتی درخاستی داشتم که فردا عاپ میکنم....
۱۶.۳k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.