پارت۷ من فقط کوکی توام
پارت۷ من فقط کوکی توام
باعصبانیت داره میره سمت در خروج از پشت شیشه یه اتاق یه دختر رو میبینه که خیلی معصوم خوابیده (منظورا/ت) اونجاست که دلش براش میسوزه یکدفعه تهیونگ میگه
ویو تهیونگ : چیشد چرا وایسادی
راوی : که جونگ کوک به خودش میاد و میگه
ویو جونگ کوک : هیچی ...بریم
راوی: بعد از بیمارستان خارج میشن تهیونگ و جیمین میخوان به خونه هاشون که جونگ کوک میگه یه کاری براش بیش اومده و اون بعد از انجام دادن اون کار به خونه میره
این کار مربوط به یک ماه قبل میشه
فلش بک به یک ماه قبل
یه مرد که فکر کنم یه خلافکار گردن کلفت بوده تو خیابون به خواهر جونگ کوک حمله میکنه و جوری کتکش میزنه که خواهر کوک میره تو کما کوک به یکی ار مافیاهای دستور میده که اون مردو پیدا کنه و زنده زنده جلوی چشم های کوک آتیش بزنه ولی مافیای کوک نمیتونه اوم مرد رو بگیره و خودشم صدمه میبینه
پایان فلش بک
حالا کوک تصمیم گرفته که خودش این کار رو انجام بده کوک به سمت اون آدرسی که مافیاش داده بود میره و با یه کارخونه متروکه مواجه میشه اسلحش رو در میاره و وارد کارخونه میشه ..........
باعصبانیت داره میره سمت در خروج از پشت شیشه یه اتاق یه دختر رو میبینه که خیلی معصوم خوابیده (منظورا/ت) اونجاست که دلش براش میسوزه یکدفعه تهیونگ میگه
ویو تهیونگ : چیشد چرا وایسادی
راوی : که جونگ کوک به خودش میاد و میگه
ویو جونگ کوک : هیچی ...بریم
راوی: بعد از بیمارستان خارج میشن تهیونگ و جیمین میخوان به خونه هاشون که جونگ کوک میگه یه کاری براش بیش اومده و اون بعد از انجام دادن اون کار به خونه میره
این کار مربوط به یک ماه قبل میشه
فلش بک به یک ماه قبل
یه مرد که فکر کنم یه خلافکار گردن کلفت بوده تو خیابون به خواهر جونگ کوک حمله میکنه و جوری کتکش میزنه که خواهر کوک میره تو کما کوک به یکی ار مافیاهای دستور میده که اون مردو پیدا کنه و زنده زنده جلوی چشم های کوک آتیش بزنه ولی مافیای کوک نمیتونه اوم مرد رو بگیره و خودشم صدمه میبینه
پایان فلش بک
حالا کوک تصمیم گرفته که خودش این کار رو انجام بده کوک به سمت اون آدرسی که مافیاش داده بود میره و با یه کارخونه متروکه مواجه میشه اسلحش رو در میاره و وارد کارخونه میشه ..........
۶.۹k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.