چند پارتی کوک * پارت ۳
سرش رو آورد بالا و سریع اومد پیشم ..
+کوک ... حالت خوبه ؟ *نگران
-اره .. خوبم
^گایز جین و ته رفتن خونشون^
*ویو ا.ت
دستمو بردم سمت پانسمان سینش که نمیدونم چرا بغضم گرفت ...
+بخاطر من زخمی شدی ... ببخشید *بغض
-هی ... ا.ت ؟ ببینمت *دستشو گذاشت زیر چون و سرت رو آورد بالا
-چرا بغض کردی ؟ من حالم خوبه ...
-چرا رفتی بار ؟ هوم ؟ اگه دیر میرسیدم چی میشد ؟ اصن به اینش فکر کردی ؟ *عصبی و یکمی داد
+ببخشید *بغض
کوک همینجوری داشت با عصبانیت به ا.ت نگاه میکرد که با حرف ا.ت سرش رفت سمت پانسمان سینش ...
+کوک ... زخمت ... خونریزی داره *نگران
-چیزی نیست ...
+کوک ... حالت خوبه ؟ *نگران
-اره .. خوبم
^گایز جین و ته رفتن خونشون^
*ویو ا.ت
دستمو بردم سمت پانسمان سینش که نمیدونم چرا بغضم گرفت ...
+بخاطر من زخمی شدی ... ببخشید *بغض
-هی ... ا.ت ؟ ببینمت *دستشو گذاشت زیر چون و سرت رو آورد بالا
-چرا بغض کردی ؟ من حالم خوبه ...
-چرا رفتی بار ؟ هوم ؟ اگه دیر میرسیدم چی میشد ؟ اصن به اینش فکر کردی ؟ *عصبی و یکمی داد
+ببخشید *بغض
کوک همینجوری داشت با عصبانیت به ا.ت نگاه میکرد که با حرف ا.ت سرش رفت سمت پانسمان سینش ...
+کوک ... زخمت ... خونریزی داره *نگران
-چیزی نیست ...
۳.۷k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.