سناریو
سناریو
به عنوان عضو هشتم بی تی اس به یک سال رفتی ایران و اون ها فکر میکردن خود کشی کردی و یکدفعه در را باز میکنی می بینن تو را
نامجون: ا/ت تو زنده ای؟( بغض)
جین: دختره دیوونه دلم برات تنگ شده بود ( بغض)
شوگا: ا/ت حالت خوبه؟ سالمی؟ چرا بهمون نگفتی رفتی ایران؟
جیهوپ: ( با گریه بغلت میکنه) فکر کردیم خودکشی کردی و تموم مدت تو توی ایران بودی
جیمین: از این به بعد حق نداری به ما نگفته جایی بری نمیدونی ما نگرانت میشیم؟
تهیونگ: دلم برات تنگ شده بود ( با بغض بغلت میکنه)
کوک: خیلی بدجنسی ا/ت نمیتونستی بهمون خبر بدی؟ ( بغض)
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
به عنوان عضو هشتم بی تی اس به یک سال رفتی ایران و اون ها فکر میکردن خود کشی کردی و یکدفعه در را باز میکنی می بینن تو را
نامجون: ا/ت تو زنده ای؟( بغض)
جین: دختره دیوونه دلم برات تنگ شده بود ( بغض)
شوگا: ا/ت حالت خوبه؟ سالمی؟ چرا بهمون نگفتی رفتی ایران؟
جیهوپ: ( با گریه بغلت میکنه) فکر کردیم خودکشی کردی و تموم مدت تو توی ایران بودی
جیمین: از این به بعد حق نداری به ما نگفته جایی بری نمیدونی ما نگرانت میشیم؟
تهیونگ: دلم برات تنگ شده بود ( با بغض بغلت میکنه)
کوک: خیلی بدجنسی ا/ت نمیتونستی بهمون خبر بدی؟ ( بغض)
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
۸.۴k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.