پارت 2
پارت 2
خواستم در بزنم که دیدم در باز شد. یه پسر قد بلند و مو فرفری اومد بیرون و رفت سمت همونایی که بهشون خورده بودم. اهمیتی ندادم و در زدم و رفتم داخل.
(علامت رئیس کمپانی÷)
÷خیلی دیر کردی. بشین
_ببخشید طی یه سری اتفاقات نتونستم خودنو برسونم.
÷خیلی خب. تو قرار بود توی یه گروه دخترونه دبیو کنی ولی اون گروه دیسیند شد. میخوای ادامه بدی؟مشکلی نداری اگه توی یه گروه پسرونه باشی؟
_پسرونه؟ چه گروهیه؟
÷استری کیدز. گروه معروفیه. میتونی باهاشون کنار بیای؟
_سعیم رو میکنم.
÷خوبه. پس فردا ساعت 8 توی اتاق تمرین باش.
_ممنون.
وقتی از اتاق اومدم بیرون چندتا پسر فکر کنم 8 تا بودن که بعد من رفتن داخل. اگه اشتباه نکنم همون پسره هم بینشون بود.پوفی کردم و رفتم بیرون.
ویو هیونجین :
امروز کاملا عجیب بود. رئیس کاملا یهویی گفت که میخواد ببینتمون. عجیب بود. چرا یهویی. از اون بدتر این بود که یه دختر یهو با کله اومد و خورد بهم. انگار جلوشو نمیدید. وقتی بهم خورد اسپرسوم ریخت رو لباسم و رو لباس خودش. لباس اون که هیچ لباس منو به چوخ داده بود بعد تازه طلبکارم بود. عجیب تر از اون این بود که رفت دفتر رئیس. نمیدونم کی بود. چون تاخالا ندیده بودمش ولی هرکی بود بنظرم خیلی عجیب بود. وقتی اومد بیرون با بچه ها رفتیم تو.
÷بشینین. امروز میخوام یچی بهتون بگم. قراره یه دختر تا دوماه دیگه باهاتو دبیو کنه. مشکلی که ندارین؟
چان : یه دختر؟ مطمئنین مشکلی پیش نمیاد؟
÷اگه مشکلی بود خودم حلش میکنم. فقط خواستم بهتون بگم که فردا ساعت 8 تو اتاق تمرین همو میبینید.
هان : حالا این دختره کی هست؟
÷اسمش پارک ا.ت هستش. 21 سالشه. فردا خودتون باهاش آشنا میشید.
فردا(ویو ا.ت)
ساعت 8 و 20 دقیقه بود و هنوز کسی نیومده بود. حوصلم سر رفته بود بره همین رفتم تا یه نوشیدنی بگیرم. وقتی رفتم بیرون یادم افتاد سویشرتم رو جا گذاشتم. پس برگشتم که سویشرتم رو بردارم. وقتی در رو باز کردم...
مونده تا به جاهای جالبش برسه. اگه خوب بود بگین بقیشم بزارم:)
خواستم در بزنم که دیدم در باز شد. یه پسر قد بلند و مو فرفری اومد بیرون و رفت سمت همونایی که بهشون خورده بودم. اهمیتی ندادم و در زدم و رفتم داخل.
(علامت رئیس کمپانی÷)
÷خیلی دیر کردی. بشین
_ببخشید طی یه سری اتفاقات نتونستم خودنو برسونم.
÷خیلی خب. تو قرار بود توی یه گروه دخترونه دبیو کنی ولی اون گروه دیسیند شد. میخوای ادامه بدی؟مشکلی نداری اگه توی یه گروه پسرونه باشی؟
_پسرونه؟ چه گروهیه؟
÷استری کیدز. گروه معروفیه. میتونی باهاشون کنار بیای؟
_سعیم رو میکنم.
÷خوبه. پس فردا ساعت 8 توی اتاق تمرین باش.
_ممنون.
وقتی از اتاق اومدم بیرون چندتا پسر فکر کنم 8 تا بودن که بعد من رفتن داخل. اگه اشتباه نکنم همون پسره هم بینشون بود.پوفی کردم و رفتم بیرون.
ویو هیونجین :
امروز کاملا عجیب بود. رئیس کاملا یهویی گفت که میخواد ببینتمون. عجیب بود. چرا یهویی. از اون بدتر این بود که یه دختر یهو با کله اومد و خورد بهم. انگار جلوشو نمیدید. وقتی بهم خورد اسپرسوم ریخت رو لباسم و رو لباس خودش. لباس اون که هیچ لباس منو به چوخ داده بود بعد تازه طلبکارم بود. عجیب تر از اون این بود که رفت دفتر رئیس. نمیدونم کی بود. چون تاخالا ندیده بودمش ولی هرکی بود بنظرم خیلی عجیب بود. وقتی اومد بیرون با بچه ها رفتیم تو.
÷بشینین. امروز میخوام یچی بهتون بگم. قراره یه دختر تا دوماه دیگه باهاتو دبیو کنه. مشکلی که ندارین؟
چان : یه دختر؟ مطمئنین مشکلی پیش نمیاد؟
÷اگه مشکلی بود خودم حلش میکنم. فقط خواستم بهتون بگم که فردا ساعت 8 تو اتاق تمرین همو میبینید.
هان : حالا این دختره کی هست؟
÷اسمش پارک ا.ت هستش. 21 سالشه. فردا خودتون باهاش آشنا میشید.
فردا(ویو ا.ت)
ساعت 8 و 20 دقیقه بود و هنوز کسی نیومده بود. حوصلم سر رفته بود بره همین رفتم تا یه نوشیدنی بگیرم. وقتی رفتم بیرون یادم افتاد سویشرتم رو جا گذاشتم. پس برگشتم که سویشرتم رو بردارم. وقتی در رو باز کردم...
مونده تا به جاهای جالبش برسه. اگه خوب بود بگین بقیشم بزارم:)
۶.۳k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.