پارت: ۲۱
پارت: ۲۱
جیمین : اون جانگ کوک لعنتی چه بلایی سر فرشتم میاره اون الان بارداره احتمال داره بخاطر شوک بچم سقط شه
ا.ت : رسیدیم به عمارت کوک که خیلی قشنگ و با صفا بود بر عکس عمارت جیمین تم دارک نداشت و خیلی قشنگ تر بود
کوک : چطوره
ا.ت : واقعا زیباست
کوک: داخلش قشنگ ترم هست
ا.ت: *وقتی داخل عمارت رفتیم فهمیدم کوک راست میگه داخلش قشنگ ترم بود * واو خیلی خوشگله
کوک : دوستش داری
ا.ت: هوم خیلی
کوک: پس بریم اتاقتو نشون بدم
ا.ت: بریم
کوک: * وقتی ا.ت زنگ زد به لونا (خدمتکار خونه ی کوک ) گفتم بهترین اتاق رو برای ا.ت امده کنه *
ا.ت: خیلی خوشگلهههه(ذوق) ولی کی وقت کردی انقدر خوشگل اینا رو بچینی واقعا قشنگ ترین اتاقیه که تو عمرم دیدم .
کوک : ( از پشت بغلش میکنه ) تو قشنگ تری
ا.ت: ( قلبش اکلیلی میشه)
کوک: خب گشنت نیست
ا.ت: گشنمه
کوک : پس بیا بریم ناهار بخوریم
ا.ت : دست کوک رو میگیره . ( ادمین : چقدر زود پسر خاله میشی د اخه خوار.....) بریم
کوک: *وقتی دستمو گرفت یه حسی رو تجربه کردم که تا حالا نکرده بودم با تمام دخترا فرق داشت وقتی دستمو گرفت قلبم تند تند میزد *
جیمین : اون جانگ کوک لعنتی چه بلایی سر فرشتم میاره اون الان بارداره احتمال داره بخاطر شوک بچم سقط شه
ا.ت : رسیدیم به عمارت کوک که خیلی قشنگ و با صفا بود بر عکس عمارت جیمین تم دارک نداشت و خیلی قشنگ تر بود
کوک : چطوره
ا.ت : واقعا زیباست
کوک: داخلش قشنگ ترم هست
ا.ت: *وقتی داخل عمارت رفتیم فهمیدم کوک راست میگه داخلش قشنگ ترم بود * واو خیلی خوشگله
کوک : دوستش داری
ا.ت: هوم خیلی
کوک: پس بریم اتاقتو نشون بدم
ا.ت: بریم
کوک: * وقتی ا.ت زنگ زد به لونا (خدمتکار خونه ی کوک ) گفتم بهترین اتاق رو برای ا.ت امده کنه *
ا.ت: خیلی خوشگلهههه(ذوق) ولی کی وقت کردی انقدر خوشگل اینا رو بچینی واقعا قشنگ ترین اتاقیه که تو عمرم دیدم .
کوک : ( از پشت بغلش میکنه ) تو قشنگ تری
ا.ت: ( قلبش اکلیلی میشه)
کوک: خب گشنت نیست
ا.ت: گشنمه
کوک : پس بیا بریم ناهار بخوریم
ا.ت : دست کوک رو میگیره . ( ادمین : چقدر زود پسر خاله میشی د اخه خوار.....) بریم
کوک: *وقتی دستمو گرفت یه حسی رو تجربه کردم که تا حالا نکرده بودم با تمام دخترا فرق داشت وقتی دستمو گرفت قلبم تند تند میزد *
۱۲.۸k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.