پارت 10
پارت 10
جواب دادم.
_امرتون؟
•نه سلامی نه چیزی. امرتون؟
_بگو خستم
•شب بیا خونه من. میخوام امشبو پیشم باشی. خیلی وقته نیومدی خونم.
+یااا ا.ت کیه؟
_گوشی یه دقیقه. به تو ربطی نداره تو کار خودتو بکن.
•ا.ت کیه؟
_هیونجینه. خیلی رومخمه.
•هوانگ هیونجین؟
_آره. میشناسیش؟
•میشناسمش؟ ما 8 سال باهم دوست بودیم
_چرا الان بهم میگی؟
•خو چه میدونستم. شب اومدی با هیونجین بیا. خیلی وقته ندیدمش.
_یااا من با اون نمیام ها.
•خو گوشی رو بده بهش.
_نمیخوام.
•د بده اذیت نکن.
_آیییش. هیونجیینن.
+بلههه
_داداشم میخواد باهات صحبت کنه.
+داداشت؟
_پارک سوجون. میگه همو میشناسین.
+سوجون؟ سوجون برادر توعه؟
_اوهوم.(گوشی رو دادم بهش)
+سوجون؟
•سلام. سوجونم آره. میدونی چند وقته ندیدمت؟
+او مای گاد. چطوری؟ تا الان کجا بودی؟
•بعدا حرفامونو میزنیم. هیونجین شب به ا.ت گفتم بیاد خونمون توهم باهاش بیا خیلی وقته ندیدمت.
+باشه حتما میام
_یااا من با این نمیام هاا
همه داشتن نگامون میکردن. هیونجین قط کرد و داد بهم.
+شب میام دنبالت باهم میریم.
_آییش. باشه
چند ساعت بعد
تا رسیدم خونمون از شدت خستگیم ولو شدم رو تخت و خوابیدم.
دوساعت بعد
گوشیم زنگ خورد. شماره ناشناس بود.
_الو؟(خوابالو)
+خواب بودی؟
_شمارم رو از کجا پیدا کردی؟
+از چان گرفتم. گفتم زنگ بزنم بگم یه ساعت دیگه میام دنبالت.(قط کرد)
یه نگا به ساعت انداختم.7 بود. پوفی کردم و پاشدم. یه دوش 15 مینی گرفتم و لباسامو پوشیدم و یه آرایش ملایم کردم. داشتم کیفم رو برمیداشتم که به گوشبم پیام اومد.
+بیا پایین.
رفتم دیدم جلو در وایساده. سوار ماشین شدم.
+خوشگل شدی.
_ممنون.
جواب دادم.
_امرتون؟
•نه سلامی نه چیزی. امرتون؟
_بگو خستم
•شب بیا خونه من. میخوام امشبو پیشم باشی. خیلی وقته نیومدی خونم.
+یااا ا.ت کیه؟
_گوشی یه دقیقه. به تو ربطی نداره تو کار خودتو بکن.
•ا.ت کیه؟
_هیونجینه. خیلی رومخمه.
•هوانگ هیونجین؟
_آره. میشناسیش؟
•میشناسمش؟ ما 8 سال باهم دوست بودیم
_چرا الان بهم میگی؟
•خو چه میدونستم. شب اومدی با هیونجین بیا. خیلی وقته ندیدمش.
_یااا من با اون نمیام ها.
•خو گوشی رو بده بهش.
_نمیخوام.
•د بده اذیت نکن.
_آیییش. هیونجیینن.
+بلههه
_داداشم میخواد باهات صحبت کنه.
+داداشت؟
_پارک سوجون. میگه همو میشناسین.
+سوجون؟ سوجون برادر توعه؟
_اوهوم.(گوشی رو دادم بهش)
+سوجون؟
•سلام. سوجونم آره. میدونی چند وقته ندیدمت؟
+او مای گاد. چطوری؟ تا الان کجا بودی؟
•بعدا حرفامونو میزنیم. هیونجین شب به ا.ت گفتم بیاد خونمون توهم باهاش بیا خیلی وقته ندیدمت.
+باشه حتما میام
_یااا من با این نمیام هاا
همه داشتن نگامون میکردن. هیونجین قط کرد و داد بهم.
+شب میام دنبالت باهم میریم.
_آییش. باشه
چند ساعت بعد
تا رسیدم خونمون از شدت خستگیم ولو شدم رو تخت و خوابیدم.
دوساعت بعد
گوشیم زنگ خورد. شماره ناشناس بود.
_الو؟(خوابالو)
+خواب بودی؟
_شمارم رو از کجا پیدا کردی؟
+از چان گرفتم. گفتم زنگ بزنم بگم یه ساعت دیگه میام دنبالت.(قط کرد)
یه نگا به ساعت انداختم.7 بود. پوفی کردم و پاشدم. یه دوش 15 مینی گرفتم و لباسامو پوشیدم و یه آرایش ملایم کردم. داشتم کیفم رو برمیداشتم که به گوشبم پیام اومد.
+بیا پایین.
رفتم دیدم جلو در وایساده. سوار ماشین شدم.
+خوشگل شدی.
_ممنون.
۳.۴k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.