پارت 12
پارت 12
میخواستم برم که جلومو گرفت. دستمو محکم گرفته بود و داشت بهم نزدیک میشد. صورتمو گرفتم اونور.
-آه دیوونه شدی؟
با اون صدای خمارش گفت
+آره دیوونم. دیوونه تو ام.
داشت همینجوری بهم نزدیک میشد. چاره ی دیگه نداشتم. با پام یدنه زدم تو شکمش و سریع ازش فاصله گرفتم.
-فکر کنم خیلی مست کردی.
+یاااا مگه مرض داری میزنی؟(همچنان شکمشو گرفته بود)
-تقصیر خودته.
بعد سریع رفتم پایین.
•اون بالا چخبر بود؟ لباسارو دادی بهش؟
-آره دادم داشت لباساشو عوض میکرد
•اونوقت تو اون بالا چیکار میکردی؟(نگاه شیطنت آمیز)
-یااا فکرای بد نکن فقط...داشت لباس انتخاب میکرد سه ساعت.
+ممنونم سوجون. من همینجا میخوابم.
•عمرا اگه من بزارم. یه شب اومدی اینجا اونوقت تو حال بخوابی؟
•ا.ت مشکلی نیست اگه هیونجین امشب تو اتاق تو بخوابه؟ تخت تو بزرگ و دونفرست.
-یااا. من با این نمیخوابم.
•نمیخواد بخورتت که.
نگاهی به هیونجین انداختم. دیدم داره با پوزخند نگام میکنه.
-آییییششش سوجون من تورو میکشممم
-بیا بالا(روبه هیونجین)
فلش بک تو اتاق
نشستم رو تخت و بهش گفتم
-ببین این خط این نشون. اگه نزدیک من بکشی به خدا زندت نمیزارم.
یه خط وسط تخت مشخص کردم
-هیچ کدوممون از این خط رد نمیشیم و تو حق نداری به من نزدیک بشی.
+فکر کنم تو نزدیک من بشی.
-عمراا. به هیچ وجه.
+میخوای شرط ببندیم؟ این اتاق دوربین داره. صبح چک میکنیم که کی نزدیک کی شده. اگه من بهت نزدیک شدم هر کاری تو بگی رو تا دو روز انجام میدم و اگه تو نزدیک من شدی من هرکاری تو بگی انجام میدم.
یکم فکر کردم ولی بعدش قبول کردم.
-قبوله. فردا مشخص میشه کی به کی نزدیک شده.
(پارت دوم لباس ا.ت)
#هیونجین
#فیک
#استری_کیدز
میخواستم برم که جلومو گرفت. دستمو محکم گرفته بود و داشت بهم نزدیک میشد. صورتمو گرفتم اونور.
-آه دیوونه شدی؟
با اون صدای خمارش گفت
+آره دیوونم. دیوونه تو ام.
داشت همینجوری بهم نزدیک میشد. چاره ی دیگه نداشتم. با پام یدنه زدم تو شکمش و سریع ازش فاصله گرفتم.
-فکر کنم خیلی مست کردی.
+یاااا مگه مرض داری میزنی؟(همچنان شکمشو گرفته بود)
-تقصیر خودته.
بعد سریع رفتم پایین.
•اون بالا چخبر بود؟ لباسارو دادی بهش؟
-آره دادم داشت لباساشو عوض میکرد
•اونوقت تو اون بالا چیکار میکردی؟(نگاه شیطنت آمیز)
-یااا فکرای بد نکن فقط...داشت لباس انتخاب میکرد سه ساعت.
+ممنونم سوجون. من همینجا میخوابم.
•عمرا اگه من بزارم. یه شب اومدی اینجا اونوقت تو حال بخوابی؟
•ا.ت مشکلی نیست اگه هیونجین امشب تو اتاق تو بخوابه؟ تخت تو بزرگ و دونفرست.
-یااا. من با این نمیخوابم.
•نمیخواد بخورتت که.
نگاهی به هیونجین انداختم. دیدم داره با پوزخند نگام میکنه.
-آییییششش سوجون من تورو میکشممم
-بیا بالا(روبه هیونجین)
فلش بک تو اتاق
نشستم رو تخت و بهش گفتم
-ببین این خط این نشون. اگه نزدیک من بکشی به خدا زندت نمیزارم.
یه خط وسط تخت مشخص کردم
-هیچ کدوممون از این خط رد نمیشیم و تو حق نداری به من نزدیک بشی.
+فکر کنم تو نزدیک من بشی.
-عمراا. به هیچ وجه.
+میخوای شرط ببندیم؟ این اتاق دوربین داره. صبح چک میکنیم که کی نزدیک کی شده. اگه من بهت نزدیک شدم هر کاری تو بگی رو تا دو روز انجام میدم و اگه تو نزدیک من شدی من هرکاری تو بگی انجام میدم.
یکم فکر کردم ولی بعدش قبول کردم.
-قبوله. فردا مشخص میشه کی به کی نزدیک شده.
(پارت دوم لباس ا.ت)
#هیونجین
#فیک
#استری_کیدز
۴.۱k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.