چند پارتی تهیونگ و جنی پارت۵
#تهیونگ
ساعت8:25
با سر و صدا از خواب بیدار شدم.
اومد بیرون.
تهیونگ:اَََََََََهه!*عصبی*
با صدای من اون لیوان شیشهای که تو دستش بود افتاد رو زمین و شکست.
و اونم گوشاش رو گرفته بود.
مثل همیشه کیوت شده بود.
دستشو برداشت و سرشو انداخت پایین و با بغض گفت:
جنی: ببخشید..*بغض*
خم شد تا شیشه ها رو جمع کنه.
کل چای داخل لیوان هم روی کارپت ریخته بود.
رفتم جلو تر.
جنی: ححح*گریه*
تهیونگ: چیشد؟؟!*نگران*
جنی: هیچی....فقط...شیشه رفت تو دستم. چیزی نیست.
بلندش کردم و خودم شیشه ها رو جمع کردم .
تهیونگ: نمیخواد به هیچ چیزی دست بزنی فقط برو بشین کنار.
کمتر از یه دقیقه جمشون کردم و رفتم پیش جنی که کنار اپن تکیه داده بود و دستشو گرفتم و سعی کردم جلوی شیشه رو از دستش خارج کنم. ولی نشد.
تهیونگ: اَهه!
#جنی
مچ دستمو گرفت و منو رو برد و روی مبل کنار خودش نشوند.
بعد هم دوباره رفت و با باند و پماد اومد.
شیشه رو از دستم خارج کرد و یکم از بتادین و....زد و با باند آروم بستش.
منم تموم مدت داشتم بهش نگاه میکردم.
تهیونگ: تموم شد.*سرش پایین بود*
سرشو بالا آورد و به منی که بهش زل زده بودم نگاه کرد.
تهیونگ:*پوزخند* چیه؟ تاحالا جذاب ندیدی؟
جنی:....ه..ها؟
ساعت8:25
با سر و صدا از خواب بیدار شدم.
اومد بیرون.
تهیونگ:اَََََََََهه!*عصبی*
با صدای من اون لیوان شیشهای که تو دستش بود افتاد رو زمین و شکست.
و اونم گوشاش رو گرفته بود.
مثل همیشه کیوت شده بود.
دستشو برداشت و سرشو انداخت پایین و با بغض گفت:
جنی: ببخشید..*بغض*
خم شد تا شیشه ها رو جمع کنه.
کل چای داخل لیوان هم روی کارپت ریخته بود.
رفتم جلو تر.
جنی: ححح*گریه*
تهیونگ: چیشد؟؟!*نگران*
جنی: هیچی....فقط...شیشه رفت تو دستم. چیزی نیست.
بلندش کردم و خودم شیشه ها رو جمع کردم .
تهیونگ: نمیخواد به هیچ چیزی دست بزنی فقط برو بشین کنار.
کمتر از یه دقیقه جمشون کردم و رفتم پیش جنی که کنار اپن تکیه داده بود و دستشو گرفتم و سعی کردم جلوی شیشه رو از دستش خارج کنم. ولی نشد.
تهیونگ: اَهه!
#جنی
مچ دستمو گرفت و منو رو برد و روی مبل کنار خودش نشوند.
بعد هم دوباره رفت و با باند و پماد اومد.
شیشه رو از دستم خارج کرد و یکم از بتادین و....زد و با باند آروم بستش.
منم تموم مدت داشتم بهش نگاه میکردم.
تهیونگ: تموم شد.*سرش پایین بود*
سرشو بالا آورد و به منی که بهش زل زده بودم نگاه کرد.
تهیونگ:*پوزخند* چیه؟ تاحالا جذاب ندیدی؟
جنی:....ه..ها؟
۷.۰k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.