شرطا رو نرسونده بودین ولی به خاطر چند نفر گذاشتم
شرطا رو نرسونده بودین ولی به خاطر چند نفر گذاشتم
شرط: 10 تا کامنت 5 تا لایک 100 تا بشیم
#پارت_یازده
#ویو_جونگ_یون_ساعت_6
زنگ زدم به هانا و بهش گفتم آماده بشه منم آماده شدم حدودا ساعت 7 ربع کم هانا اومد و رفتیم
#ویو_کوک
داشتیم میز رو آماده میکردیم که زنگ در خورد رفتم درو باز کردم جونگ یون واقعا خیلی خوشگل شده بود نمیدونم چرا ولی حس میکردم قلبم نمیزد که با صداش به خودم اومدم و دعوتشون کردم به خونه و نشستیم که شام بخوریم
#ویو_موقع_شام
جین: بیاین ببینین چی پختم
کوک: مرسی هیونگ
جونگ یون: ممنون از ظاهرش معلومه خیلی خوشمزست
جین: بله بله غذا های همیشه خیلی خوبه
داشتیم شام میخوردیم که جیمین گفت
جیمین: بیاین بعد شام شجاعت و حقیقت بازی کنیم
کوک: اگه میخواین مثل دیشب کنین که نمیایم
جیمین: قول نمیدیم ولی سعی میکنیم مثل دیشب نکنیم
نامجون: جونگ یون هانا شما چی موافقید شجاعت حقیقت بازی کنیم؟
جونگ یون: آره من که موافقم
هانا: منم موافقم
تهیونگ: جونگ یون هانا شما دوتا آرمی هستین بایستون کیه؟
هانا: من که بایسم شوگاعه
شوگا: راست میگی؟ واقعا بایست منم؟
هانا:آرع یعنی انقدر عجیبه؟
جیهوپ: تو چی جونگ یونا؟
جونگ یون: من؟ عا جونگ کوک
کوک داشت آب میخورد که پرید تو گلوش و سرفه کرد
جیمین: یعنی انقدر دستپاچه شدی 😂
کوک به جیمین نگاه ترسناکی کرد و گفت
کوک: فقط واسم عجیب بود
جیمین: چته بیا بخورم
شاممون رو خوردیم و رفتیم شجاعت حقیقت بازی کنیم
چند دور بازی کردیم که افتاد به جیهوپ و هانا......
شرط: 10 تا کامنت 5 تا لایک 100 تا بشیم
#پارت_یازده
#ویو_جونگ_یون_ساعت_6
زنگ زدم به هانا و بهش گفتم آماده بشه منم آماده شدم حدودا ساعت 7 ربع کم هانا اومد و رفتیم
#ویو_کوک
داشتیم میز رو آماده میکردیم که زنگ در خورد رفتم درو باز کردم جونگ یون واقعا خیلی خوشگل شده بود نمیدونم چرا ولی حس میکردم قلبم نمیزد که با صداش به خودم اومدم و دعوتشون کردم به خونه و نشستیم که شام بخوریم
#ویو_موقع_شام
جین: بیاین ببینین چی پختم
کوک: مرسی هیونگ
جونگ یون: ممنون از ظاهرش معلومه خیلی خوشمزست
جین: بله بله غذا های همیشه خیلی خوبه
داشتیم شام میخوردیم که جیمین گفت
جیمین: بیاین بعد شام شجاعت و حقیقت بازی کنیم
کوک: اگه میخواین مثل دیشب کنین که نمیایم
جیمین: قول نمیدیم ولی سعی میکنیم مثل دیشب نکنیم
نامجون: جونگ یون هانا شما چی موافقید شجاعت حقیقت بازی کنیم؟
جونگ یون: آره من که موافقم
هانا: منم موافقم
تهیونگ: جونگ یون هانا شما دوتا آرمی هستین بایستون کیه؟
هانا: من که بایسم شوگاعه
شوگا: راست میگی؟ واقعا بایست منم؟
هانا:آرع یعنی انقدر عجیبه؟
جیهوپ: تو چی جونگ یونا؟
جونگ یون: من؟ عا جونگ کوک
کوک داشت آب میخورد که پرید تو گلوش و سرفه کرد
جیمین: یعنی انقدر دستپاچه شدی 😂
کوک به جیمین نگاه ترسناکی کرد و گفت
کوک: فقط واسم عجیب بود
جیمین: چته بیا بخورم
شاممون رو خوردیم و رفتیم شجاعت حقیقت بازی کنیم
چند دور بازی کردیم که افتاد به جیهوپ و هانا......
۴.۰k
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.