بد بوی کلاس پارت 6
بد بوی کلاس پارت 6
ساعت ۷ شب
لیانا : دخترا اماده یین باید بریم
ات و می سو : اره بریم
لیانا: بیاین با ماشین من بریم
بقیه اوکی دادن
توراه
ات : جی هوپ جونتون کجان می سو خانوم
می سو : قوربونش برم با پسرا رفته بیرون
لیانا :اه اه جندشششش
می سو : حسود
ات : خنده
رسیدیم به پارک که صدای می سو بلند شد
می سو : جی هوپپپپپپپپ
می سو پرید بغل جی هوپ
پسرا و دخترا باهم : چندشاااا
می سو و جی هوپ : حسوداااا
ات رو به جیمین : شما مارو تعقیب میکنید اره
جیمین : من باید اینواز تو بپرسم حالا خوبه ما میریم اتاق وحشت مجبور به تحملتون نیستیم
ات: چیییییییییی ( با دادی فراتر از داد)
ات : کم مونده تا تو دسشوییم باهامون بیاین
جیمین: چی
ات : هیچی
ات ویو
رفتیم اتاق وحشت می سو جیغ زد پرید بغل جی هوپ حال هممون بهم خورد مارفتیم یه ادمک ترناک اومد جلوی لیانا سعی داشت لیانا رو بترسونه که لیانا گفت
لیانا: هه میخوای منو بترسونی ری.دی
همه زدیم زیر خنده
یکی دیگه اومد لیانا گفت
لیانا : میمیری مسواک بزنی ناموسا ادمکه اب شد رفت توزمین بچه ها انقدر خندیده بودن اشک از چشاشون میومد
لیانا ویو
بابت حرفایه من انقدر خندیدن که اشک از چشاشون میومد صاحب اونجا نزدیک بود از تعجب بترکه
بعد پایان اتاق وحشت
شوگا : تا به حال انقدر نخندیده بودم لیانا بزن قدش
لیانا : زد قدش:/
بچه ها بالب خندون اومدن بیرون دونه دونه
جیمین : وای نزدیک بود از خنده پاره شم لیانا
لیانا:😁
نامجون : خدا ازت نگزره وای دلم از خنده هلاک شدم
لیانا:زرت بپا یوقت بچت نیوفته
همه باهم زدن زیر خنده حتی خود نامجون
جین : مشغول جر خوردن از هفت ناهیه
جی هوپ : وای نامجون دارم عمو میشم ببینم بچت دختره یا پسر ها
بچه ها خنده
نامجون : ودف -_-
تهیونگ : جرررر من به حرف کی بخندم ( خنده )
جونگ کوک : وای لعنتی بچها بنظرتون نامجون چند قلو حاملس
بچه ها از خنده به رحمت خدا رفتن
نامجون :😑😶
ات : خب وسیله بعدی چیه
همه چرخ و فلک
ات : باشه باشه😄
همه رفتیم چرخو فلک منو جیکین کنار هم نشسته بودیم وبقیه داشتن باهم حرف میزدن و پچ پچ میکردن
ماهم بی تفاوت نشسته بودیم
وقتی که اومدیم زمین...
ادامه دارد...
دوستون دارم و بابت تاخیر عذر خواهی میکنم
لایک و کامنت فالو یادتون نره بوس بهتون
ساعت ۷ شب
لیانا : دخترا اماده یین باید بریم
ات و می سو : اره بریم
لیانا: بیاین با ماشین من بریم
بقیه اوکی دادن
توراه
ات : جی هوپ جونتون کجان می سو خانوم
می سو : قوربونش برم با پسرا رفته بیرون
لیانا :اه اه جندشششش
می سو : حسود
ات : خنده
رسیدیم به پارک که صدای می سو بلند شد
می سو : جی هوپپپپپپپپ
می سو پرید بغل جی هوپ
پسرا و دخترا باهم : چندشاااا
می سو و جی هوپ : حسوداااا
ات رو به جیمین : شما مارو تعقیب میکنید اره
جیمین : من باید اینواز تو بپرسم حالا خوبه ما میریم اتاق وحشت مجبور به تحملتون نیستیم
ات: چیییییییییی ( با دادی فراتر از داد)
ات : کم مونده تا تو دسشوییم باهامون بیاین
جیمین: چی
ات : هیچی
ات ویو
رفتیم اتاق وحشت می سو جیغ زد پرید بغل جی هوپ حال هممون بهم خورد مارفتیم یه ادمک ترناک اومد جلوی لیانا سعی داشت لیانا رو بترسونه که لیانا گفت
لیانا: هه میخوای منو بترسونی ری.دی
همه زدیم زیر خنده
یکی دیگه اومد لیانا گفت
لیانا : میمیری مسواک بزنی ناموسا ادمکه اب شد رفت توزمین بچه ها انقدر خندیده بودن اشک از چشاشون میومد
لیانا ویو
بابت حرفایه من انقدر خندیدن که اشک از چشاشون میومد صاحب اونجا نزدیک بود از تعجب بترکه
بعد پایان اتاق وحشت
شوگا : تا به حال انقدر نخندیده بودم لیانا بزن قدش
لیانا : زد قدش:/
بچه ها بالب خندون اومدن بیرون دونه دونه
جیمین : وای نزدیک بود از خنده پاره شم لیانا
لیانا:😁
نامجون : خدا ازت نگزره وای دلم از خنده هلاک شدم
لیانا:زرت بپا یوقت بچت نیوفته
همه باهم زدن زیر خنده حتی خود نامجون
جین : مشغول جر خوردن از هفت ناهیه
جی هوپ : وای نامجون دارم عمو میشم ببینم بچت دختره یا پسر ها
بچه ها خنده
نامجون : ودف -_-
تهیونگ : جرررر من به حرف کی بخندم ( خنده )
جونگ کوک : وای لعنتی بچها بنظرتون نامجون چند قلو حاملس
بچه ها از خنده به رحمت خدا رفتن
نامجون :😑😶
ات : خب وسیله بعدی چیه
همه چرخ و فلک
ات : باشه باشه😄
همه رفتیم چرخو فلک منو جیکین کنار هم نشسته بودیم وبقیه داشتن باهم حرف میزدن و پچ پچ میکردن
ماهم بی تفاوت نشسته بودیم
وقتی که اومدیم زمین...
ادامه دارد...
دوستون دارم و بابت تاخیر عذر خواهی میکنم
لایک و کامنت فالو یادتون نره بوس بهتون
۵.۰k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.