پارت ۵
ویو کوک
سلام من جونگ کوکم ملقب به جیکی یا کوک و۱۷سالمه و دارم سال اخر مدرسه رو میگذرونم خب شما همه منو میشناسین(بچه ها کوک داخل فیک یه مدله و اخلاق و علایقش همونیه که تو واقعیته)من تو یه مدرسه معروف درس می خونم و اینکه اونجا میشه گفت مدرسه پولدار هاست و افراد مشهور زیادی هستن و همه دخترا به من میچسبن و من اصلا بهشون محل نمیدم چون ازین جلف بازیا خوشم نمیاد معمولا دیر میرم مدرسه که دقیقا قبل زنگ مدرسه باشم چون حوصله حرف زدن باهاشون رو ندارم پس امروز صب ساعت ۷:۰۵با صدای اجوما از خواب بیدار شدم و اماده شدم و موهامو حالت دادم و چون حوصله فرم مدرسه رو نداشتم یه لباس راحتی ولی قشنگ و مناسب مدرسه پوشیدم و عطر تلخمو زدم و رفتم پایین صبحانه رو میز امادی بود(علامت اجوما؟)
-سلام اجوماااااا
؟سلام پسرم بشین رو میز صبحانه امادست دیرت میشه ها
-باشه ممنون
نشستم رو صندلی و شروع کردم بع خوردن صبحانم کع تموم شد سوییچ یکی از ماشینایه مدل بالامو گرفتمو از اجوما خداحافظی کردم و رفتم سوار ماشین شدم و یه اهنگ قشنگ کذاشتم و راه افتادم تو راه اهنگ رو زمزمه مبکردم تا رسیدم به مدرسه وارد که شدم همه دوییدن سمتم منم از ماشین پیاده شدمو سوییچمو دادم به بادیگاردم که با ماشین پشتی داشت میمومدچهار تا بودن دونفرو فرستادم ماشین رو پارک کنن و دونفرم همراهم امدن اگه تنها بودم قطعا دخترا منو درسته قورت میدادن رفتم تو کلاسو نشستم زنگ خورد و......
ویو ا/ت
داشتم با میا و دوستاش حرف میزدم که یهو دیدم همه به غیر از منو میا و دوستاش هجوم بردن به سمت یه طرف اول تعجب کردم که میا متوجه شد و گفت
؛اینا به خاطر یه مدل معروف به نام جئون جونگ کوک به اون طرف رفتن دخترای هرزه همش خودشون رو به اون میچسبونن ولی اون بهشون محل نمیده و من دلم خنک میشه چون دخترا ضایع میشن
+اها که اینطور
زنگ کلاس خورد و من چون دانش اموز جدید بودم پشت در ایستادم که استاد اومد و گفت
استاد:تو دانش اموز جدیدی؟؟
+سلام استاد بله من هستم
استاد:هر وقت صدات کردم بیا تو و خودت رو معرفی کن
+چشم استاد
استاد رفت تو و گفت سلام بچه یه دانش اموز جدید داریم امیدوارم باهم جور در بیاید ازش میخوام خودشو معرفی کنه.بعد این حرف استاد رفتم تو و گفتم+سلام بچه ها من ا/ت هستم و خوشحالم که به این مدرسه اومدم امیدوارم دوستای خوبی بشیم
داشتم دنبال جا میگشتم ولی جای خالی ندیدم که رومو کردم به طرف استاد که گفت میتونی پیش جونگ کوک بشینی
و به جایی که اشاره کرده بود رفتم و نشستم
+سلام من ا/تم
-منم جونگ کوکم
+از دیدنت خوشوقتم
-همچنین
+ببخشید مزاحمت شدم اخه جای خالیه دیگه ای نبود
-مشکلی نیست
+بهتره به درس گوش بدیم
-اوهوم
ویو کوک
اسلاید دوم لباس کوک برا مدرسه
🩵🩷امیدوارم خوشتون بیاد🩷🩵
لایک و فالو میکنی؟🥹🙏🏻
#بیتیاس#کوک#ا/ت
سلام من جونگ کوکم ملقب به جیکی یا کوک و۱۷سالمه و دارم سال اخر مدرسه رو میگذرونم خب شما همه منو میشناسین(بچه ها کوک داخل فیک یه مدله و اخلاق و علایقش همونیه که تو واقعیته)من تو یه مدرسه معروف درس می خونم و اینکه اونجا میشه گفت مدرسه پولدار هاست و افراد مشهور زیادی هستن و همه دخترا به من میچسبن و من اصلا بهشون محل نمیدم چون ازین جلف بازیا خوشم نمیاد معمولا دیر میرم مدرسه که دقیقا قبل زنگ مدرسه باشم چون حوصله حرف زدن باهاشون رو ندارم پس امروز صب ساعت ۷:۰۵با صدای اجوما از خواب بیدار شدم و اماده شدم و موهامو حالت دادم و چون حوصله فرم مدرسه رو نداشتم یه لباس راحتی ولی قشنگ و مناسب مدرسه پوشیدم و عطر تلخمو زدم و رفتم پایین صبحانه رو میز امادی بود(علامت اجوما؟)
-سلام اجوماااااا
؟سلام پسرم بشین رو میز صبحانه امادست دیرت میشه ها
-باشه ممنون
نشستم رو صندلی و شروع کردم بع خوردن صبحانم کع تموم شد سوییچ یکی از ماشینایه مدل بالامو گرفتمو از اجوما خداحافظی کردم و رفتم سوار ماشین شدم و یه اهنگ قشنگ کذاشتم و راه افتادم تو راه اهنگ رو زمزمه مبکردم تا رسیدم به مدرسه وارد که شدم همه دوییدن سمتم منم از ماشین پیاده شدمو سوییچمو دادم به بادیگاردم که با ماشین پشتی داشت میمومدچهار تا بودن دونفرو فرستادم ماشین رو پارک کنن و دونفرم همراهم امدن اگه تنها بودم قطعا دخترا منو درسته قورت میدادن رفتم تو کلاسو نشستم زنگ خورد و......
ویو ا/ت
داشتم با میا و دوستاش حرف میزدم که یهو دیدم همه به غیر از منو میا و دوستاش هجوم بردن به سمت یه طرف اول تعجب کردم که میا متوجه شد و گفت
؛اینا به خاطر یه مدل معروف به نام جئون جونگ کوک به اون طرف رفتن دخترای هرزه همش خودشون رو به اون میچسبونن ولی اون بهشون محل نمیده و من دلم خنک میشه چون دخترا ضایع میشن
+اها که اینطور
زنگ کلاس خورد و من چون دانش اموز جدید بودم پشت در ایستادم که استاد اومد و گفت
استاد:تو دانش اموز جدیدی؟؟
+سلام استاد بله من هستم
استاد:هر وقت صدات کردم بیا تو و خودت رو معرفی کن
+چشم استاد
استاد رفت تو و گفت سلام بچه یه دانش اموز جدید داریم امیدوارم باهم جور در بیاید ازش میخوام خودشو معرفی کنه.بعد این حرف استاد رفتم تو و گفتم+سلام بچه ها من ا/ت هستم و خوشحالم که به این مدرسه اومدم امیدوارم دوستای خوبی بشیم
داشتم دنبال جا میگشتم ولی جای خالی ندیدم که رومو کردم به طرف استاد که گفت میتونی پیش جونگ کوک بشینی
و به جایی که اشاره کرده بود رفتم و نشستم
+سلام من ا/تم
-منم جونگ کوکم
+از دیدنت خوشوقتم
-همچنین
+ببخشید مزاحمت شدم اخه جای خالیه دیگه ای نبود
-مشکلی نیست
+بهتره به درس گوش بدیم
-اوهوم
ویو کوک
اسلاید دوم لباس کوک برا مدرسه
🩵🩷امیدوارم خوشتون بیاد🩷🩵
لایک و فالو میکنی؟🥹🙏🏻
#بیتیاس#کوک#ا/ت
۳.۶k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.