نامه های عاشقانه
نامه های عاشقانه
p: 3
جیمین: حالا فهمیدی چه حسی بهت دارم؟
ات: اما......اما........تو چطور منو شناختی اصلا میدونی کی هستی؟
چرا باید عاشق من بشی؟ به جز من دختر های زیادی هستند که لایق تو هستند
جیمین: هیسسس.... آروم آروم حرف بزن و یک یک سوال بپرس
نفس عمیقی که به خاطر استرس بریده بریده شده بود کشیدم و با استرسی که از لرزش دستام میشد فهمید ادامه دادم
ات: منو چطوری شناختی؟
جیمین: به زودی میفهمی که کجا تو رو دیدم..... و تازه کجاشو دیدی خیلی چیزا هست که میتونم انجام بدم شناختن تو که چیزی نبود
ات: میدونی اصلا کی هستی اونهمه دختر برات میمیرن آخه چرا من؟
جیمین: آره میدونم کی هستم آرمی ها منو درک میکنن اینو خوب میدونم..... خیلی از دخترا هم تا منو میبینن شروع میکنن به اغفال کردن من اما وقتی تو فهمیدی من کی هستم کاری نکردی که ازت دور شم و همین منو به تو جذب کرد:)))
تازه بقیه دخترا لباسای جذب و باز میپوشن تا منو به دست بیارن (نگاه کردن به لباس ات) ولی تو نه (لبخند)
یه نگاهی به لباسم انداختم و دوباره بهش نگاه کردم.. داشت با عشق بهم نگاه میکرد عشقی که از داخل چشماش به خوبی قابل دید بود
لبخندی بهش زدم که خنده های صدا داری از میز پشتی بلند شد هر دومون با تعجب برگشتیم نگاهشون کردیم که با صورت های پر از خنده اعضا رو به رو شدیم...... داشتم از خجالت آب میشدم سریع بلند شدم به طرف دستشویی دویدم.......تو آینه به خودم نگاه کردم قرمز شده بودم عادتم بود وقتی خجالت میکشیدم قرمز میشدم
ات: بهتره کمی صبر کنم وقتی رفتند منم برم
****جیمین ویو****
وقتی برگشتم دیدم اعضا دارن میخندن و فیلم میگیرند که ات از جاش بلند شد و دیید سمت دستشویی به کیوتیش لبخندی زدم
اعضا: اوووووووووووووو
یه نگاه ترسناک به اعضا انداختم که دیگه حرفی نزدند
p: 3
جیمین: حالا فهمیدی چه حسی بهت دارم؟
ات: اما......اما........تو چطور منو شناختی اصلا میدونی کی هستی؟
چرا باید عاشق من بشی؟ به جز من دختر های زیادی هستند که لایق تو هستند
جیمین: هیسسس.... آروم آروم حرف بزن و یک یک سوال بپرس
نفس عمیقی که به خاطر استرس بریده بریده شده بود کشیدم و با استرسی که از لرزش دستام میشد فهمید ادامه دادم
ات: منو چطوری شناختی؟
جیمین: به زودی میفهمی که کجا تو رو دیدم..... و تازه کجاشو دیدی خیلی چیزا هست که میتونم انجام بدم شناختن تو که چیزی نبود
ات: میدونی اصلا کی هستی اونهمه دختر برات میمیرن آخه چرا من؟
جیمین: آره میدونم کی هستم آرمی ها منو درک میکنن اینو خوب میدونم..... خیلی از دخترا هم تا منو میبینن شروع میکنن به اغفال کردن من اما وقتی تو فهمیدی من کی هستم کاری نکردی که ازت دور شم و همین منو به تو جذب کرد:)))
تازه بقیه دخترا لباسای جذب و باز میپوشن تا منو به دست بیارن (نگاه کردن به لباس ات) ولی تو نه (لبخند)
یه نگاهی به لباسم انداختم و دوباره بهش نگاه کردم.. داشت با عشق بهم نگاه میکرد عشقی که از داخل چشماش به خوبی قابل دید بود
لبخندی بهش زدم که خنده های صدا داری از میز پشتی بلند شد هر دومون با تعجب برگشتیم نگاهشون کردیم که با صورت های پر از خنده اعضا رو به رو شدیم...... داشتم از خجالت آب میشدم سریع بلند شدم به طرف دستشویی دویدم.......تو آینه به خودم نگاه کردم قرمز شده بودم عادتم بود وقتی خجالت میکشیدم قرمز میشدم
ات: بهتره کمی صبر کنم وقتی رفتند منم برم
****جیمین ویو****
وقتی برگشتم دیدم اعضا دارن میخندن و فیلم میگیرند که ات از جاش بلند شد و دیید سمت دستشویی به کیوتیش لبخندی زدم
اعضا: اوووووووووووووو
یه نگاه ترسناک به اعضا انداختم که دیگه حرفی نزدند
۳.۱k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.