love is a killer
love is a killer
p.¹⁷
- یعنی چی منظورتون چیه یعنی سوهو به این زودی
¤ ببخشید وسط حرفتون میپرم ولی مگه شما همراه خانوم ....(کمبود اسم ) نبودید
- خیر من همراه لی سوهو هستم
¤ خیلی ببخشید اشتباه شد جناب لی عمل موفقی داشتن اما
- اما ؟؟
¤ چون خون زیادی از دست داده بودن رفتن تو کما این یعنی شانس زنده بودنشون و مردمشون پنجاه پنجاهه
- اوهوم ممنون( کمی بغض )
¤ خواهش میکنم
از بیمارستان خارج شدم
اه چرا زندگی انقدر پیچیدست اه تف توش یعنی واقعا ما حق یکم خوشحالی رو نداریم اه تف تو این شانس رفتم سوار ماشین شدم دیدم ات خوابه ماشین رو روشن کردم و حرکت کردم سمت عمارت
رفتم عمارت از ماشین خارج شدم ات رو براید استایل بغل کردم و رفتم داخل عمارت
~ پسرم چی شد حالت خوبه سوهو چطور
- خوبم خوبیم اوم اتاقی که بهت گفتم رو آماده کردی
~ اره پسرم
- ممنونم شبتون خوش
~ شب توهم خوش پسرم
رفتم طبقه بالا ات رو بردم تو اتاقی که اجوما آماده کرده بود و گذاشتمش رو تخت و پتو رو روش کشیدم به صورتش نگاه کردم چقدر خوشگله وات چه چرتو پرتی میگم من ولش بابا از اتاق خارج شدم و رفتم تو اتاق خودم یه دوش گرفتم چون از سر تا پام خونی بود دوش گرفتم و لباسم رو پوشیدم و رفتم تو بالکن سیگارم رو بیرون آوردم و روشن کردم پکی ازش زدم ..........
ات.عمارت تهیونگ.سئول.گانگنام
چشمام رو باز کردم دیدم توی یه اتاق نسبتأ بزرگم روتخت تشستم با مرور اتفاقات دیشب یهو هول کردم دیدم یهو در باز شد دیدن تهیونگه
حال سوهو چطوره خوبه دکتر چی گفت من الان کجام( اروم باش اروم یه نفس بگیر )
- اولا سلام دوما حال سوهو خوبه سوما تو تو عمارت منی چهاروما بورو حموم لباست رو عوض کن بیا پایین تا بریم بیمارستان
باشه
تهیونگ از اتاق رفت بیرون منم رفتم سر کمد ببینم چی بپوشم
نویسنده. خانه. ایران
ببینید چه ادمین گلی دارید براتون دو پارت نوشتم 😌😌
بچه ها من برام لایک مهم نیست و دیگه شرط نمیزارم
یه سوال دارم تا الان که نوشتم فیکم چطور بود خوب بود و اینکه جایی اشکال نداشت اگه جواب بدید پارت بعد رو همون لحضه مینویسم 😶😶
p.¹⁷
- یعنی چی منظورتون چیه یعنی سوهو به این زودی
¤ ببخشید وسط حرفتون میپرم ولی مگه شما همراه خانوم ....(کمبود اسم ) نبودید
- خیر من همراه لی سوهو هستم
¤ خیلی ببخشید اشتباه شد جناب لی عمل موفقی داشتن اما
- اما ؟؟
¤ چون خون زیادی از دست داده بودن رفتن تو کما این یعنی شانس زنده بودنشون و مردمشون پنجاه پنجاهه
- اوهوم ممنون( کمی بغض )
¤ خواهش میکنم
از بیمارستان خارج شدم
اه چرا زندگی انقدر پیچیدست اه تف توش یعنی واقعا ما حق یکم خوشحالی رو نداریم اه تف تو این شانس رفتم سوار ماشین شدم دیدم ات خوابه ماشین رو روشن کردم و حرکت کردم سمت عمارت
رفتم عمارت از ماشین خارج شدم ات رو براید استایل بغل کردم و رفتم داخل عمارت
~ پسرم چی شد حالت خوبه سوهو چطور
- خوبم خوبیم اوم اتاقی که بهت گفتم رو آماده کردی
~ اره پسرم
- ممنونم شبتون خوش
~ شب توهم خوش پسرم
رفتم طبقه بالا ات رو بردم تو اتاقی که اجوما آماده کرده بود و گذاشتمش رو تخت و پتو رو روش کشیدم به صورتش نگاه کردم چقدر خوشگله وات چه چرتو پرتی میگم من ولش بابا از اتاق خارج شدم و رفتم تو اتاق خودم یه دوش گرفتم چون از سر تا پام خونی بود دوش گرفتم و لباسم رو پوشیدم و رفتم تو بالکن سیگارم رو بیرون آوردم و روشن کردم پکی ازش زدم ..........
ات.عمارت تهیونگ.سئول.گانگنام
چشمام رو باز کردم دیدم توی یه اتاق نسبتأ بزرگم روتخت تشستم با مرور اتفاقات دیشب یهو هول کردم دیدم یهو در باز شد دیدن تهیونگه
حال سوهو چطوره خوبه دکتر چی گفت من الان کجام( اروم باش اروم یه نفس بگیر )
- اولا سلام دوما حال سوهو خوبه سوما تو تو عمارت منی چهاروما بورو حموم لباست رو عوض کن بیا پایین تا بریم بیمارستان
باشه
تهیونگ از اتاق رفت بیرون منم رفتم سر کمد ببینم چی بپوشم
نویسنده. خانه. ایران
ببینید چه ادمین گلی دارید براتون دو پارت نوشتم 😌😌
بچه ها من برام لایک مهم نیست و دیگه شرط نمیزارم
یه سوال دارم تا الان که نوشتم فیکم چطور بود خوب بود و اینکه جایی اشکال نداشت اگه جواب بدید پارت بعد رو همون لحضه مینویسم 😶😶
۴.۴k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.