روح شکسته
روح شکسته
P¹²
ا/ت: گریه
جیمین: بسه دیگه گریه نکن
(جیمین رفت درم قفل کرد)
ویو ا/ت
وقتی گریه کردم خیلی خسته شدم و چشم هامم تار شده بود بلند شدم اونجا یه تخت دو نفره بود اتاق خوشگلیم بود ولی اهمیت ندادم و فقط رفتم با همون لباس خوابیدم ........
ویو جیمین
وقتی بردنش تو اتاق منم پشت سرش رفتم تو فقط داشت گریه میکرد دیگه داشت میرفت رو مخم بهش گفتم دیگه تمومش کنه بعد اومدم بیرون و درو قفل کردم و به اجوما گفتم که بهش یه دست لباس بده و مراقبش باشه غذاشم ببره تو اتاقش به بادیگارد هم گفتم که باید مراقب کل عمارت و حیاط باشن که ا/ت فرار نکنه
تق تق تق تق
ا/ت : بفرمایید(خواب آلود)
اجوما : خانم براتون لباس آوردم
ا/ت: باشه بزارش رو تخت حمام کجاست
اجوما : همین در داخل اتاق
ا/ت: باشه (اومد پاشه)
اجوما : بزارید کمکتون کنم
۲۰ مین بعد
ویو ا/ت
از حمام درومدم گفتم اون که باید از لباسش معلوم باشه خدمه هستش گفتم بره
خودم لباسامو پوشیدم و (نه ترو خدا راحت باش بده اونم واست اجوما بپوشونه)
نشستم لبه تخت از پنجره معلوم بود که شب شده بود
۱۰مین بعد
تق تق تق
ا/ت : بیا تو دیگه اه (اعصاب نداری دخترم)
اجوما: بفرمایید خانم غذاتون
ا/ت: بده خیلی گشنمه
اجوما : (لبخند) بفرمایید
نشستم خوردم خیلی گشنم بود و با اشتها میخوردم
خوب این پارت هم تموم شد امید وارم خوشتون اومده باشه......
و ببخشید اگه بد شد
P¹²
ا/ت: گریه
جیمین: بسه دیگه گریه نکن
(جیمین رفت درم قفل کرد)
ویو ا/ت
وقتی گریه کردم خیلی خسته شدم و چشم هامم تار شده بود بلند شدم اونجا یه تخت دو نفره بود اتاق خوشگلیم بود ولی اهمیت ندادم و فقط رفتم با همون لباس خوابیدم ........
ویو جیمین
وقتی بردنش تو اتاق منم پشت سرش رفتم تو فقط داشت گریه میکرد دیگه داشت میرفت رو مخم بهش گفتم دیگه تمومش کنه بعد اومدم بیرون و درو قفل کردم و به اجوما گفتم که بهش یه دست لباس بده و مراقبش باشه غذاشم ببره تو اتاقش به بادیگارد هم گفتم که باید مراقب کل عمارت و حیاط باشن که ا/ت فرار نکنه
تق تق تق تق
ا/ت : بفرمایید(خواب آلود)
اجوما : خانم براتون لباس آوردم
ا/ت: باشه بزارش رو تخت حمام کجاست
اجوما : همین در داخل اتاق
ا/ت: باشه (اومد پاشه)
اجوما : بزارید کمکتون کنم
۲۰ مین بعد
ویو ا/ت
از حمام درومدم گفتم اون که باید از لباسش معلوم باشه خدمه هستش گفتم بره
خودم لباسامو پوشیدم و (نه ترو خدا راحت باش بده اونم واست اجوما بپوشونه)
نشستم لبه تخت از پنجره معلوم بود که شب شده بود
۱۰مین بعد
تق تق تق
ا/ت : بیا تو دیگه اه (اعصاب نداری دخترم)
اجوما: بفرمایید خانم غذاتون
ا/ت: بده خیلی گشنمه
اجوما : (لبخند) بفرمایید
نشستم خوردم خیلی گشنم بود و با اشتها میخوردم
خوب این پارت هم تموم شد امید وارم خوشتون اومده باشه......
و ببخشید اگه بد شد
۱۷.۹k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.