روح شکسته
روح شکسته
P¹⁹
که یهو جیمین پاشد و سریع لباساشو پوشید و از اتاقش رفت بیرون و ا/ت هم از درد دلش
به خودش میپیچید و گریه میکرد که یهو یکی در زد و وارد شد اجوما بود
آجوما : حالت خوبه دخترم
ا/ت : درد دارم میخام برم تو وان
آجوما : باشه دخترم بیا بریم
ادمین : اجوما اومد ا/ت رو ببره تو وان اتاق که
ا/ت : نه تو اتاقم
اجوما : اما ارباب گفتند که از این به بعد تو اتاق خودشون باشید
ا/ت : نمیخامممممممممم آیییییییییی
اجوما : لطفا فعلا بیاید داخل وان تا حالتون یکم بهتر بشه
ا/ت : خیله خوب تو برو من خودم میتونم دیگه برم
اجوما : چشم من واستون لباس و حوله میارم
ادمینتون : ا/ت رفت تو وان آبه گرم بعد از یکم دراز کشیدن پاشد خودش رو شست بعد درومد تا اومد دروباز کنه دید
اجوما با حوله وایستاده جلوش
ا/ت : چرا اینجایی
اجوما : بیا دخترم نخواستم مزاحمت شم برات لباس رو تخت گذاشتم با یه دمنوش بخور تا زودتر خوب بشی
منم میرم بیرون کاری داشتی صدام کن
ا/ت : ممنونم باشه
لایک :: ۱۱
کامنت :: ۳۵
(میدونم کمه امشب میزارم اگه نتم همراهی کرد )
P¹⁹
که یهو جیمین پاشد و سریع لباساشو پوشید و از اتاقش رفت بیرون و ا/ت هم از درد دلش
به خودش میپیچید و گریه میکرد که یهو یکی در زد و وارد شد اجوما بود
آجوما : حالت خوبه دخترم
ا/ت : درد دارم میخام برم تو وان
آجوما : باشه دخترم بیا بریم
ادمین : اجوما اومد ا/ت رو ببره تو وان اتاق که
ا/ت : نه تو اتاقم
اجوما : اما ارباب گفتند که از این به بعد تو اتاق خودشون باشید
ا/ت : نمیخامممممممممم آیییییییییی
اجوما : لطفا فعلا بیاید داخل وان تا حالتون یکم بهتر بشه
ا/ت : خیله خوب تو برو من خودم میتونم دیگه برم
اجوما : چشم من واستون لباس و حوله میارم
ادمینتون : ا/ت رفت تو وان آبه گرم بعد از یکم دراز کشیدن پاشد خودش رو شست بعد درومد تا اومد دروباز کنه دید
اجوما با حوله وایستاده جلوش
ا/ت : چرا اینجایی
اجوما : بیا دخترم نخواستم مزاحمت شم برات لباس رو تخت گذاشتم با یه دمنوش بخور تا زودتر خوب بشی
منم میرم بیرون کاری داشتی صدام کن
ا/ت : ممنونم باشه
لایک :: ۱۱
کامنت :: ۳۵
(میدونم کمه امشب میزارم اگه نتم همراهی کرد )
۹.۴k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.