سناریو
#سناریو
وقتی تو حموم هستیم که یدفعه اب قطع میشه و هم صورتمون موهامون کفی است (خدایی خیلی بده )
~ نامجون : بایه قهوه داشت کتاب میخوند که با داد تو کل قهوه میریزه رو لباسش ولی برات در هر صورت اب جور میکنه (بعد از اینکه اب جور کرد بهت میخنده )
~ جین :( داره میخنده) این.. اب... برای .....غذام..... هست... ولی خوب ...دلم برات... میسوزه ...و اب رو بهت میده
~ شوگا : داره به اداره اب زنگ میزنه اب رو وصل کنن وقتی اداره جواب میده میگه مگه ما کارو زندگی نداریم نمیگی یکی مریض باشه و... و بعد با کلمات تاثیر گذارش اب رو وصل میکنن
~ جیهوپ : انقدر هول شده میره ابجوش میاره
ا/ت:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
~ جیمین : با روی خوش وخندان داره از یخچال برات اب میاره که اینقدر میخنده تا میخاد اب بده دستت اب میریزه و این فرایند رو دوباره انجام میده ولی موفق
~ تهیونگ : خودش دشویی گیر کرده
~ جونگکوک : ایشون مرض از خودشون بوده و خودشون اب رو قطع کرده
وقتی تو حموم هستیم که یدفعه اب قطع میشه و هم صورتمون موهامون کفی است (خدایی خیلی بده )
~ نامجون : بایه قهوه داشت کتاب میخوند که با داد تو کل قهوه میریزه رو لباسش ولی برات در هر صورت اب جور میکنه (بعد از اینکه اب جور کرد بهت میخنده )
~ جین :( داره میخنده) این.. اب... برای .....غذام..... هست... ولی خوب ...دلم برات... میسوزه ...و اب رو بهت میده
~ شوگا : داره به اداره اب زنگ میزنه اب رو وصل کنن وقتی اداره جواب میده میگه مگه ما کارو زندگی نداریم نمیگی یکی مریض باشه و... و بعد با کلمات تاثیر گذارش اب رو وصل میکنن
~ جیهوپ : انقدر هول شده میره ابجوش میاره
ا/ت:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
~ جیمین : با روی خوش وخندان داره از یخچال برات اب میاره که اینقدر میخنده تا میخاد اب بده دستت اب میریزه و این فرایند رو دوباره انجام میده ولی موفق
~ تهیونگ : خودش دشویی گیر کرده
~ جونگکوک : ایشون مرض از خودشون بوده و خودشون اب رو قطع کرده
۱۳.۹k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.