p6
"داشتم فرم رو پر میکردم که با صدای جیغ بنفش یه نفر سکته قلبی مغزی رو زدم زود فرم رو پر کردم و دوییدم سمت صدا، صدا از اتاق یونجی بود رفتم داخل دیدم داره جیغ میزنه
" چیشده یونجی چرا داری جیغ میزنی؟؟؟
'من بغل این چیکار میکنممممم
"داشتی باهام حرف میزدی بیهوش شدی بهش گفتم بغلت کنه بیارت
'چرا خودت نیاوردیم؟؟؟؟؟
" خب سنگین بودی
'ممنون از این که منو اوردین ولی لطفا دیگه بغلم نکن(اروم و عصبی)
'هوان میشه بریم؟
"نه بچه هنوز دکتر نیومده
'چه ربطی به دکتر دارهههه
" خب تا حالا سابقه نداشتی که اینجوری بیهوش بشی، بیاد بفهمیم چته
(علامت دکتر#)
#سلام
♡☆"'سلام
#مشکل چیه؟
"خواهرم داشت.... باهام دعوا میکرد که یهو بیهوش شد
'خوبم هوان بریممم
♡نه خیر فسقلی تا وقتی خوب شی باید اینجا بمونی
'کی با تو بود.... عه چیز نه منظورم اینه که چشم😬
♡🙄
'ببخشید... هوان بیا
" ها چیه
'تورو جان هرکی دوست داری نزار امپول بنویسه واسم (از امپول میترسه بچه)
"واییی خوداا هنوز میترسی؟ باشه میگم واست امپول ننویسه
'عههههه بلند نگو میشنون
♡☆چی رو میشنوم؟
'" هیچی 😁🙄
" چیشده یونجی چرا داری جیغ میزنی؟؟؟
'من بغل این چیکار میکنممممم
"داشتی باهام حرف میزدی بیهوش شدی بهش گفتم بغلت کنه بیارت
'چرا خودت نیاوردیم؟؟؟؟؟
" خب سنگین بودی
'ممنون از این که منو اوردین ولی لطفا دیگه بغلم نکن(اروم و عصبی)
'هوان میشه بریم؟
"نه بچه هنوز دکتر نیومده
'چه ربطی به دکتر دارهههه
" خب تا حالا سابقه نداشتی که اینجوری بیهوش بشی، بیاد بفهمیم چته
(علامت دکتر#)
#سلام
♡☆"'سلام
#مشکل چیه؟
"خواهرم داشت.... باهام دعوا میکرد که یهو بیهوش شد
'خوبم هوان بریممم
♡نه خیر فسقلی تا وقتی خوب شی باید اینجا بمونی
'کی با تو بود.... عه چیز نه منظورم اینه که چشم😬
♡🙄
'ببخشید... هوان بیا
" ها چیه
'تورو جان هرکی دوست داری نزار امپول بنویسه واسم (از امپول میترسه بچه)
"واییی خوداا هنوز میترسی؟ باشه میگم واست امپول ننویسه
'عههههه بلند نگو میشنون
♡☆چی رو میشنوم؟
'" هیچی 😁🙄
۱.۸k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.