~باشه....ایششش
~باشه....ایششش
+دیوونه (زیر لب)
ویو ات فردا صبح
با نوری که تو چشمام خورد بیدار شدم کلا گیج بودم که در یهو با شتاب باز شد
~میسوووووو(داد)
+زهرمار چته(داد)
~بدو بیا پایین
+بزار اماده بشممم(تعجب)
~تروخدا بدو
*بعد 15 مین
+بریم
ویو ات
با یجی رفتم پایین منو برد جایی که تیراندازی یاد میده رفتی دیدم میا یدونه اسلحه دستشه دقت کردم اسلحه اسنایپر بود بعد دیدم زد به هدف پشمام ریخت چون اسلحه اسنایپر خیلی سنگین و بزرگه
+میا تو اینکار از کجا یاد گرفتی؟
•وقتی نامادریم با اسلحه کار میکرد میدیدم برای خمین یذره بلدم
+اسم نامادریت چیه؟(خیلی خونسرد اروم)
•مین هی یونگ
~هی..یونگ
•شما..اونو..میشناسید؟
+مگه میشه دشمنم رو نشناسم؟
•تروخدا..منو..ول نکنید اون منو پیدا میکنه دوباره میزنه
+اون نمیتونه تورو پیدا کنه(نیشخنده)
+یجی تا زمان پارتی چقدر مونده؟
~تقریبا یه هفته
+خوبه پس یه شایعه درست کن که میا مرده و ما هم میا رو برای پارتی اماده میکنیم
~حتما(خنده)
+دیوونه (زیر لب)
ویو ات فردا صبح
با نوری که تو چشمام خورد بیدار شدم کلا گیج بودم که در یهو با شتاب باز شد
~میسوووووو(داد)
+زهرمار چته(داد)
~بدو بیا پایین
+بزار اماده بشممم(تعجب)
~تروخدا بدو
*بعد 15 مین
+بریم
ویو ات
با یجی رفتم پایین منو برد جایی که تیراندازی یاد میده رفتی دیدم میا یدونه اسلحه دستشه دقت کردم اسلحه اسنایپر بود بعد دیدم زد به هدف پشمام ریخت چون اسلحه اسنایپر خیلی سنگین و بزرگه
+میا تو اینکار از کجا یاد گرفتی؟
•وقتی نامادریم با اسلحه کار میکرد میدیدم برای خمین یذره بلدم
+اسم نامادریت چیه؟(خیلی خونسرد اروم)
•مین هی یونگ
~هی..یونگ
•شما..اونو..میشناسید؟
+مگه میشه دشمنم رو نشناسم؟
•تروخدا..منو..ول نکنید اون منو پیدا میکنه دوباره میزنه
+اون نمیتونه تورو پیدا کنه(نیشخنده)
+یجی تا زمان پارتی چقدر مونده؟
~تقریبا یه هفته
+خوبه پس یه شایعه درست کن که میا مرده و ما هم میا رو برای پارتی اماده میکنیم
~حتما(خنده)
۴.۳k
۰۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.