ویو لیا
ویو لیا
رفتم در رو زدم
تق تق تق
رئیس: بیاین تو
در رو بار کردم و رفتم داخل یه تعظیم کوتاه انجام دادم و رفتم نشستم رو صندلی خودم.
همین که نشستم یکی از پسرا بدون تعظیم رفت و نشست.
کای: سوبین آدم شو
سوبین: هر وقت آدم دیدم آدم میشم
رئیس: سوبین
سوبین: بله
رئیس: خیلی جالبی
سوبین: خودم میدونم
رئیس قهقهه ی بلندی سر داد و گفت: خودتونو به دخترا معرفی کنین.
کای: سلام من هیونینگ کای هستم از آشنایی با شما خوشبختم.
ته هیون: سلام من ته هیون هستم آشنایی با شما خوشبختم.
سوبین: سلام من سوبین هستم آشنایی با شما خوشبختم.
یونجون: سلام من چوی یونجون هستم از آشنایی با شما خوشبختم.
بومگیو: سلام من بومگیو هستم از آشنایی با شما خوشبختم.
رئیس: دخترا خودتونو معرفی کنین
لیا: من لیا هستم
لنا: من لنا هستم
آنا: من آنا هستم
کیانا: من کیانا هستم
سارا: من سارا هستم
رئیس: خب میرم سراغ اصل مطلب از این به بعد شما دو گروه یه گروه به حساب میاین و گروه پسرا باید برای زندگی به خوابگاه دخترا برن و دخترا هم اونجا ساکن میمونن از اونجایی که خوابگاه ۵ تا اتاق داره یه دختر و یه پسر هم اتاقی میشن که اونو خودم میگم کی با کی هم اتاقی بشن و هیچ اعتراضی وارد نیست که این طوری نشه اونطوری بشه.
لیا: پس منم دیگه آیدل نیستم استفا میدم.
رئیس: لیا گفتم کع هیچ کاری نمی کنین.
لیا: اما...
رئیس: اما بی اما پسرا وسایلتون رو جم میکنید و به خوابگاه دخترا میرید
سوبین: نمیگید کی با کی هم اتاقی میشه؟
رئیس: به نکته خوبی اشاره کردی.
لیا با کای
لنا با سوبین
آنا با یونجون
سارا با بومگیو
کیانا با ته هیون
ترتیبارو فهمیدید؟
همه: بله
رفتم در رو زدم
تق تق تق
رئیس: بیاین تو
در رو بار کردم و رفتم داخل یه تعظیم کوتاه انجام دادم و رفتم نشستم رو صندلی خودم.
همین که نشستم یکی از پسرا بدون تعظیم رفت و نشست.
کای: سوبین آدم شو
سوبین: هر وقت آدم دیدم آدم میشم
رئیس: سوبین
سوبین: بله
رئیس: خیلی جالبی
سوبین: خودم میدونم
رئیس قهقهه ی بلندی سر داد و گفت: خودتونو به دخترا معرفی کنین.
کای: سلام من هیونینگ کای هستم از آشنایی با شما خوشبختم.
ته هیون: سلام من ته هیون هستم آشنایی با شما خوشبختم.
سوبین: سلام من سوبین هستم آشنایی با شما خوشبختم.
یونجون: سلام من چوی یونجون هستم از آشنایی با شما خوشبختم.
بومگیو: سلام من بومگیو هستم از آشنایی با شما خوشبختم.
رئیس: دخترا خودتونو معرفی کنین
لیا: من لیا هستم
لنا: من لنا هستم
آنا: من آنا هستم
کیانا: من کیانا هستم
سارا: من سارا هستم
رئیس: خب میرم سراغ اصل مطلب از این به بعد شما دو گروه یه گروه به حساب میاین و گروه پسرا باید برای زندگی به خوابگاه دخترا برن و دخترا هم اونجا ساکن میمونن از اونجایی که خوابگاه ۵ تا اتاق داره یه دختر و یه پسر هم اتاقی میشن که اونو خودم میگم کی با کی هم اتاقی بشن و هیچ اعتراضی وارد نیست که این طوری نشه اونطوری بشه.
لیا: پس منم دیگه آیدل نیستم استفا میدم.
رئیس: لیا گفتم کع هیچ کاری نمی کنین.
لیا: اما...
رئیس: اما بی اما پسرا وسایلتون رو جم میکنید و به خوابگاه دخترا میرید
سوبین: نمیگید کی با کی هم اتاقی میشه؟
رئیس: به نکته خوبی اشاره کردی.
لیا با کای
لنا با سوبین
آنا با یونجون
سارا با بومگیو
کیانا با ته هیون
ترتیبارو فهمیدید؟
همه: بله
۱.۳k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.