:آقای جئون ...لطفا
:آقایجئون...لطفا
-:هوفف...باشه...ولی تو باید منو بشوری
:م.من؟
-:اهوم
:باشه[لیف و برداشتی و کفیش کردی و اول گردنش بعد بازوهاش بعد سیک*س پکاش و شستی و اب گرفتی رو بدنش]
:خب دیگه اونجا باخودتون[خجالت]
-:باشه[خنده]
:[روتو برگردونی اونم خودشو شست]
-:خب دستتو بردار
:ن.نه اول حوله بپوشین بعد برین بیرون
-:ات.گفتم دستتو بردارو حولمو تنم کن
:ب.باشه[سعی کردی نگاش نکنی و حوله رو تنش کردی]
:حالا برین بیرون تامنم حموم کنم
-:اوک
:[رفت و توهم یه دوش یع ربع گرفتی و خودت و تشک کرری و از کشوی توی حموم یه دست لباس برداشتی و پوشیدی و موهاتم با سشوار خشک کردی اومری بیرون که کوک جلوت ظاهر شد]
:هیین.هنوز که با حوله این سرما میخورین
-:منتظر بودم تو خشکم کنی بیب
:آ..آقای جئون
-:هیشش[دستشو گذاشت رو لبت]
-:بیب دست بردار از این کلمه ی "آقای جئون" من عاشقت شدم اینو میفهمی؟
:ولی من...
-:برام مهم نیست تو چی.الان این مهمه ک من عاشقت شدم
ویو ادمین
[لبش و گذاشت رو لبای ات و مک های محکمی میزد.ات هم همراهی میکرد که یهو در اتاق رو زدن.ات کوک و نشوند رو صندلی و خودشو مرتب کرد]
-:کدوم صگ مزاحمیه؟[جوری گفت ک ات بشنوه]
:هیشش.بفرمایید...
●__________________________●
کامنت:۲۵ لایک:۳۰
من این فیک توی برگه نوشته بودم بعد برگه رو گم کردم پیداش نکردم بخاطره همین طول کشید تا دوباره بنویسمش ولی برای جبران امروز دوتا پارت میزارم شماهاهم شراطتو برسونین ک بزارمش😑😂🤦♀️💔
-:هوفف...باشه...ولی تو باید منو بشوری
:م.من؟
-:اهوم
:باشه[لیف و برداشتی و کفیش کردی و اول گردنش بعد بازوهاش بعد سیک*س پکاش و شستی و اب گرفتی رو بدنش]
:خب دیگه اونجا باخودتون[خجالت]
-:باشه[خنده]
:[روتو برگردونی اونم خودشو شست]
-:خب دستتو بردار
:ن.نه اول حوله بپوشین بعد برین بیرون
-:ات.گفتم دستتو بردارو حولمو تنم کن
:ب.باشه[سعی کردی نگاش نکنی و حوله رو تنش کردی]
:حالا برین بیرون تامنم حموم کنم
-:اوک
:[رفت و توهم یه دوش یع ربع گرفتی و خودت و تشک کرری و از کشوی توی حموم یه دست لباس برداشتی و پوشیدی و موهاتم با سشوار خشک کردی اومری بیرون که کوک جلوت ظاهر شد]
:هیین.هنوز که با حوله این سرما میخورین
-:منتظر بودم تو خشکم کنی بیب
:آ..آقای جئون
-:هیشش[دستشو گذاشت رو لبت]
-:بیب دست بردار از این کلمه ی "آقای جئون" من عاشقت شدم اینو میفهمی؟
:ولی من...
-:برام مهم نیست تو چی.الان این مهمه ک من عاشقت شدم
ویو ادمین
[لبش و گذاشت رو لبای ات و مک های محکمی میزد.ات هم همراهی میکرد که یهو در اتاق رو زدن.ات کوک و نشوند رو صندلی و خودشو مرتب کرد]
-:کدوم صگ مزاحمیه؟[جوری گفت ک ات بشنوه]
:هیشش.بفرمایید...
●__________________________●
کامنت:۲۵ لایک:۳۰
من این فیک توی برگه نوشته بودم بعد برگه رو گم کردم پیداش نکردم بخاطره همین طول کشید تا دوباره بنویسمش ولی برای جبران امروز دوتا پارت میزارم شماهاهم شراطتو برسونین ک بزارمش😑😂🤦♀️💔
۳.۸k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.