سناریو
سناریو
درخواستی
به عنوان عضو هشتم بی تی اس وقتی با تیر میخواست بهشون شلیک کنن ولی ما اومدیم جلوی تیر را گرفتم و به ما خورد
نامجون: ا/ت چیکار کردی؟( با گریه بغلت میکنه)
جین: نههههه ا/تتتتت چرا اینکارو کردیییی؟( گریه)
شوگا: ( درحال گریه بغلت میکنه) تو بخاطر من به خودت صدمه زدی
جیهوپ: چرا اومدی جلوم ( گریه)
جیمین: اخه چرا این کارو کردی؟ ( گریه)
تهیونگ: خواهش میکنم بیدار بمون ا/ت ( گریه میکنه و بغلت میکنه)
کوک: ا/ت لطفا چشاتو نبند باشه؟ ( توی بغلشی و گریه میکنه)
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
درخواستی
به عنوان عضو هشتم بی تی اس وقتی با تیر میخواست بهشون شلیک کنن ولی ما اومدیم جلوی تیر را گرفتم و به ما خورد
نامجون: ا/ت چیکار کردی؟( با گریه بغلت میکنه)
جین: نههههه ا/تتتتت چرا اینکارو کردیییی؟( گریه)
شوگا: ( درحال گریه بغلت میکنه) تو بخاطر من به خودت صدمه زدی
جیهوپ: چرا اومدی جلوم ( گریه)
جیمین: اخه چرا این کارو کردی؟ ( گریه)
تهیونگ: خواهش میکنم بیدار بمون ا/ت ( گریه میکنه و بغلت میکنه)
کوک: ا/ت لطفا چشاتو نبند باشه؟ ( توی بغلشی و گریه میکنه)
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
۹.۶k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.