ویو ۳ساعت بعد
ویو ۳ساعت بعد
+از خواب بیدار شدم دیدیم روی تخت بیمارستان نیستم و توی خونه هستم پاشدم رفتم بیرون
از اتاق تا درو باز کردم دیدیم همه گرم صحبت و خنده هستن منم داشتم گوش میکردم که با چیزی که گفت شکه شدم
موچی:اون دختره آها مین سو خیلی زشته با آرایش اینطوری میشه میخواد دل منو بدست بیاره هه هرزه
علامت زنش &
&ددی ولش کن ارزش نداره بخاطرش خودتو عصابانی کنی
موچی :باشه ببیبی
(شخصیت اصلی جمین نیست به مرور زمان متوجه میشد )
+رفتم توی اتاقم و نشستم به جای دوستم زنگ زدم تا بیاد دنبالم رفتم وسایل هامو ور داشتم و رفتم بیرون داشتن میگفتن و میخندیدن و
جونکوک گفت
کوکی :بری که دیگه بر نگردی هرزه
همه داشتن میخندیدن منم رفتم سوار ماشین شدم رفتم بیرون
+از خواب بیدار شدم دیدیم روی تخت بیمارستان نیستم و توی خونه هستم پاشدم رفتم بیرون
از اتاق تا درو باز کردم دیدیم همه گرم صحبت و خنده هستن منم داشتم گوش میکردم که با چیزی که گفت شکه شدم
موچی:اون دختره آها مین سو خیلی زشته با آرایش اینطوری میشه میخواد دل منو بدست بیاره هه هرزه
علامت زنش &
&ددی ولش کن ارزش نداره بخاطرش خودتو عصابانی کنی
موچی :باشه ببیبی
(شخصیت اصلی جمین نیست به مرور زمان متوجه میشد )
+رفتم توی اتاقم و نشستم به جای دوستم زنگ زدم تا بیاد دنبالم رفتم وسایل هامو ور داشتم و رفتم بیرون داشتن میگفتن و میخندیدن و
جونکوک گفت
کوکی :بری که دیگه بر نگردی هرزه
همه داشتن میخندیدن منم رفتم سوار ماشین شدم رفتم بیرون
۲.۳k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.