چند پارتی جونگکوکـــ3
Part3
'خنده ای سر دادم و همینطور که دستم پشت کمرش بود، اروم به بیرون هولش دادم...
سعی میکردم خیلی جنتلمن باشم!
سمت ماشین رفتیم، میدونستم کارم چندشه ولی در ماشینو براش باز کردم تا بشینه
سریع خودمم توی ماشین نشستم و به سمت خونه روندم'
+فک نمیکنم اجازه داده باشم هرجا ک میخوای ببریم...!
-منم یادم نمیاد ازت مکان رو پرسیده باشم!
+کله شق بازیه، ن؟
'لبخندی زدم و گفتم:'
-بعدا میفهمی انتخواب من خیلی بهتر از انتخواب توعه
+منظورتو نمیفهمم...
'وقتی رسیدیم جلوی خونه ماشین رو پارک کردم
-خودت متوجه میشی...
پیاده شدم و درو براش باز کردم'
"میتونستم برم داخل خونه و بعد کارشو تموم کنم ولی تا همینجاشم حالم ا خودم بهم خورده...از قصد پامو ب تیزی در ماشین زدم، دوباره خم شدم توی ماشین و قیافمو جمع کردم..."
'میتونستم حدس بزنم که از قصد داره طولش میده تا دیر تر بریم خونه ولی دلیلشو نمیفهمیدم...
با چهره مهربون، محکم دستشو کشیدم و از ماشین بیرونش اوردم'
-ناز نکن دیگه! قول میدم بهت خوش بگزره*چشمک
'و بعد در ماشینو بستم و قفلش کردم، همراه با دختری که نمیدونستم حتی اسمش چیه به خونه راهی شدم'
+...میشه...چن لحظه وایسی...نمیتونم راه بیام...
'کلافه نفسمو از بین لبام بیرون دادم..'
@kim_rn
@min_mira
'خنده ای سر دادم و همینطور که دستم پشت کمرش بود، اروم به بیرون هولش دادم...
سعی میکردم خیلی جنتلمن باشم!
سمت ماشین رفتیم، میدونستم کارم چندشه ولی در ماشینو براش باز کردم تا بشینه
سریع خودمم توی ماشین نشستم و به سمت خونه روندم'
+فک نمیکنم اجازه داده باشم هرجا ک میخوای ببریم...!
-منم یادم نمیاد ازت مکان رو پرسیده باشم!
+کله شق بازیه، ن؟
'لبخندی زدم و گفتم:'
-بعدا میفهمی انتخواب من خیلی بهتر از انتخواب توعه
+منظورتو نمیفهمم...
'وقتی رسیدیم جلوی خونه ماشین رو پارک کردم
-خودت متوجه میشی...
پیاده شدم و درو براش باز کردم'
"میتونستم برم داخل خونه و بعد کارشو تموم کنم ولی تا همینجاشم حالم ا خودم بهم خورده...از قصد پامو ب تیزی در ماشین زدم، دوباره خم شدم توی ماشین و قیافمو جمع کردم..."
'میتونستم حدس بزنم که از قصد داره طولش میده تا دیر تر بریم خونه ولی دلیلشو نمیفهمیدم...
با چهره مهربون، محکم دستشو کشیدم و از ماشین بیرونش اوردم'
-ناز نکن دیگه! قول میدم بهت خوش بگزره*چشمک
'و بعد در ماشینو بستم و قفلش کردم، همراه با دختری که نمیدونستم حتی اسمش چیه به خونه راهی شدم'
+...میشه...چن لحظه وایسی...نمیتونم راه بیام...
'کلافه نفسمو از بین لبام بیرون دادم..'
@kim_rn
@min_mira
۱۳.۸k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.