رمان عشق اجباری!
#عشق_اجباری
پارت:۱۲
سونامی وارد اتاق شد
_جواب جونگکوک!
_مگه ازش میترسین؟؟!!! ، تا حالا ندیدم از جونگ کوک بترسید
+سونامیی تو چرا حالیت نمیشه ، نمیخام ببینمتتت گمشوووو(داد)
پزشک:ا ارباب
+بنال
پزشک:ببخشیدا فقط یه چیزی که مهم تره اینکه اگه میخاد زنده بمونه لطفا دادو بیداد نکنید
+چی برا من تعین نکلیف میکنی؟!!(داد)
پزشک:ن نه ببخشیددد ارباب ، هر چقدر دوس دارید داد بزنید😣
+گمشو تو رو هم نمیخام ببینم
پزشک:چ چی،چشم
ویو سونامی:
نمیدونم چرا این ارباب اینجوریه ، مگه من چیکار کردم که هرچی میشه سر من خالی میکنه ، چه گناهی کردم دست این افتادم ، اصلا شاید از اولم منو برا وقتی عصبانی میشه آورده که هی کتکم بزنه بعد اون یوریه هرزه میاد سراغ من هع😞
ویو جیمین:
نشستم رو صندلی و شروع کردم
+هی یوری نمیخای به خودت بیای؟!
_ب به خودم ، م..مم. مگه الان خ خودم نیستم(خیلی آروم)
انگار داشت با پاشنه بلند رو مخم رِژه میرفت ولی سعی کردم صدامو بالا نبرم
+هع ولش مهم نیس
_چ چی مهم نیس
+هی یوری لطفا ساکت باش
_چ چرا
+میشه انقدر نپرسی(داد)
_ب باش
+یکمی صبر کن الان پیش خدمت برات غذا میاره
_غ غذا؟
+آرهه غذا . لابد غذا هم نمیدونی چیه واقعا مغزت جابجا شده ، این جونگ کوک تورو چیکار میکنه که انقدر خنگی
_چ چیکار میکنه؟
+عععع من چمدونم منو بازی گرفتییی😤
_ن نه ،چ چرا بازی بگیرم
+کاری نکن مجبور بشم کتکت بزنم
_م مگه رو دخترا دست بلند می میکنی
+آره زیااااد ، تا دلت بخاد
_پ پس چی پستی
+هی مواظب حرف زدنت باش الان مریضی هیچی نمیگم ، اگه خوب بشی همه این بازیاتو جبران میکنم
پیش خدمت:ارباب میشه بیام تو
+بیا
+غذا رو بده به من خودتم برو
پیش خدمت چشم ارباب
+میتونی خودت غذا بخوری؟
_ن نه
+منظورت اینه که من بت غذا بدم🗿🙄
_منظورم اینه که چرا نذاشتی همون پ پیش خدمت غذا بهم ب بده
+الان میگم بیاد🗿
_ر راستی ا افرادم غ غذا خوردن
+آروم تر بزار اول خودت بخوری بعد به اوناهم میرسیم
ویو جونگ کوک:
حالا چیکار کنم ، لعنتی باید با جیمین صحبت کنم
+سه هون
_بله ارباب
+میخام برم دیدن جیمین ماشینو آماده کن
_د دیدن کی؟!!!
+سه هون بنظر خودت کمی کنجکاوی نمیکنی؟
_ببخشید ارباب همین الان آماده میکنم
"کیوتا لایک و کامنت فراموش نشه👀💓"
پارت:۱۲
سونامی وارد اتاق شد
_جواب جونگکوک!
_مگه ازش میترسین؟؟!!! ، تا حالا ندیدم از جونگ کوک بترسید
+سونامیی تو چرا حالیت نمیشه ، نمیخام ببینمتتت گمشوووو(داد)
پزشک:ا ارباب
+بنال
پزشک:ببخشیدا فقط یه چیزی که مهم تره اینکه اگه میخاد زنده بمونه لطفا دادو بیداد نکنید
+چی برا من تعین نکلیف میکنی؟!!(داد)
پزشک:ن نه ببخشیددد ارباب ، هر چقدر دوس دارید داد بزنید😣
+گمشو تو رو هم نمیخام ببینم
پزشک:چ چی،چشم
ویو سونامی:
نمیدونم چرا این ارباب اینجوریه ، مگه من چیکار کردم که هرچی میشه سر من خالی میکنه ، چه گناهی کردم دست این افتادم ، اصلا شاید از اولم منو برا وقتی عصبانی میشه آورده که هی کتکم بزنه بعد اون یوریه هرزه میاد سراغ من هع😞
ویو جیمین:
نشستم رو صندلی و شروع کردم
+هی یوری نمیخای به خودت بیای؟!
_ب به خودم ، م..مم. مگه الان خ خودم نیستم(خیلی آروم)
انگار داشت با پاشنه بلند رو مخم رِژه میرفت ولی سعی کردم صدامو بالا نبرم
+هع ولش مهم نیس
_چ چی مهم نیس
+هی یوری لطفا ساکت باش
_چ چرا
+میشه انقدر نپرسی(داد)
_ب باش
+یکمی صبر کن الان پیش خدمت برات غذا میاره
_غ غذا؟
+آرهه غذا . لابد غذا هم نمیدونی چیه واقعا مغزت جابجا شده ، این جونگ کوک تورو چیکار میکنه که انقدر خنگی
_چ چیکار میکنه؟
+عععع من چمدونم منو بازی گرفتییی😤
_ن نه ،چ چرا بازی بگیرم
+کاری نکن مجبور بشم کتکت بزنم
_م مگه رو دخترا دست بلند می میکنی
+آره زیااااد ، تا دلت بخاد
_پ پس چی پستی
+هی مواظب حرف زدنت باش الان مریضی هیچی نمیگم ، اگه خوب بشی همه این بازیاتو جبران میکنم
پیش خدمت:ارباب میشه بیام تو
+بیا
+غذا رو بده به من خودتم برو
پیش خدمت چشم ارباب
+میتونی خودت غذا بخوری؟
_ن نه
+منظورت اینه که من بت غذا بدم🗿🙄
_منظورم اینه که چرا نذاشتی همون پ پیش خدمت غذا بهم ب بده
+الان میگم بیاد🗿
_ر راستی ا افرادم غ غذا خوردن
+آروم تر بزار اول خودت بخوری بعد به اوناهم میرسیم
ویو جونگ کوک:
حالا چیکار کنم ، لعنتی باید با جیمین صحبت کنم
+سه هون
_بله ارباب
+میخام برم دیدن جیمین ماشینو آماده کن
_د دیدن کی؟!!!
+سه هون بنظر خودت کمی کنجکاوی نمیکنی؟
_ببخشید ارباب همین الان آماده میکنم
"کیوتا لایک و کامنت فراموش نشه👀💓"
۲.۹k
۱۵ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.