سناریو پسرای اسلیترین وقتی.....
وقتی میزنی تو گوششون.
*داشتید دعوا میکردید ، و تقصیر اونا بوده*
تام:« چوبستیشو در میاره*آواداک....(یادش میاد تقصیر خودش بوده) چوبدستیش رو جمع میکنه هیچی نمیگه و از اتاق خارج میشه* خدا بهت رحم کرد*
دراکو:« خونسدیشو حفظ میکنه*چی باعث شد اینکار رو بکنی؟ *بعد بغلت میکنه چون تقصیر اون بوده*
تئو: جا خالی میده و و اینقدر میخنده که دوباره میزنی تو گوشش*اوه اوه عصبی شدی؟ (میبینه واقعا عصبی شدی) خب ببخشید.
ریگولوس: خیلی عصبانی شده سعی میکنه خودشو آروم کنه* دردم گرفت، ولی ببخشید.
لورنزو: چیزی نمیگه *خیلی ناراحت شده* از اتاق خارج میشه ، فردا میاد ازت معذرت خواهی میکنه*ببخشید اون حرف هارو بهت زدم.
تموم شد! ببخشید بد شد این بار اولمه مینویسم.
درخواستی بدین همه رو میذارم!🌜🫀
*داشتید دعوا میکردید ، و تقصیر اونا بوده*
تام:« چوبستیشو در میاره*آواداک....(یادش میاد تقصیر خودش بوده) چوبدستیش رو جمع میکنه هیچی نمیگه و از اتاق خارج میشه* خدا بهت رحم کرد*
دراکو:« خونسدیشو حفظ میکنه*چی باعث شد اینکار رو بکنی؟ *بعد بغلت میکنه چون تقصیر اون بوده*
تئو: جا خالی میده و و اینقدر میخنده که دوباره میزنی تو گوشش*اوه اوه عصبی شدی؟ (میبینه واقعا عصبی شدی) خب ببخشید.
ریگولوس: خیلی عصبانی شده سعی میکنه خودشو آروم کنه* دردم گرفت، ولی ببخشید.
لورنزو: چیزی نمیگه *خیلی ناراحت شده* از اتاق خارج میشه ، فردا میاد ازت معذرت خواهی میکنه*ببخشید اون حرف هارو بهت زدم.
تموم شد! ببخشید بد شد این بار اولمه مینویسم.
درخواستی بدین همه رو میذارم!🌜🫀
۷.۰k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.