رمان
رمان
شب خاص
پارت 10
- جلوی باشگاه؟ کدوم باشگاه؟ چیو میگی؟
& فراموشی گرفتی؟ یادت نیست؟
- کدومو میگی؟ من چه بدونم چی میگی خب درست بگو
& اون روز که اومده بودی جلوی باشگاه من یکی از پسرا میخواست مختو بزنه سه ساعت زر زد اخرش تو نفهمیدی چی گفت
- اها اونی که گرفتی کتکش زدی؟
& اره همون
- خب اون چرت و پرت میگفت به من چه
& خب همین دیگه تو نمیفهمی ولش کن
- حالا چرا زدیش؟
& میخواستی چیکارش کنم پس؟ اون خیلی سعی میکرد به تو نزدیک بشه خواهرمی ها هر پسر دیگه ای سعی داشته باشه بهت نزدیک بشه همین بلا رو سرش میارم
- یعنی من حق ندارم دوست پسر داشته باشم؟
& معلومه که نه ....
- چرا؟
& اگه داشته باشی هم من باید بشناسمش باید فاصله رو بینتون رعایت کنین
( با چهره پوکر نگاش کردم و متعجب بودم از حرفاش)
& چته؟ چرا اینطوری نگاه میکنی؟
- هیچی ولی اخه مگه دوست پسر داشتن چقدر قانون داره؟
& اگه تو باشی کلی قانون داره رعایت نکنه میکشمش
- وای اوپا اخه کی میاد با من قرار بزاره؟ هرکی تو رو ببینه خودش فرار میکنه
& چه بهتر ... ترجیح میدم خواهرمو برا خودم داشته باشم و پیشم خودم زندگی کنه
شب خاص
پارت 10
- جلوی باشگاه؟ کدوم باشگاه؟ چیو میگی؟
& فراموشی گرفتی؟ یادت نیست؟
- کدومو میگی؟ من چه بدونم چی میگی خب درست بگو
& اون روز که اومده بودی جلوی باشگاه من یکی از پسرا میخواست مختو بزنه سه ساعت زر زد اخرش تو نفهمیدی چی گفت
- اها اونی که گرفتی کتکش زدی؟
& اره همون
- خب اون چرت و پرت میگفت به من چه
& خب همین دیگه تو نمیفهمی ولش کن
- حالا چرا زدیش؟
& میخواستی چیکارش کنم پس؟ اون خیلی سعی میکرد به تو نزدیک بشه خواهرمی ها هر پسر دیگه ای سعی داشته باشه بهت نزدیک بشه همین بلا رو سرش میارم
- یعنی من حق ندارم دوست پسر داشته باشم؟
& معلومه که نه ....
- چرا؟
& اگه داشته باشی هم من باید بشناسمش باید فاصله رو بینتون رعایت کنین
( با چهره پوکر نگاش کردم و متعجب بودم از حرفاش)
& چته؟ چرا اینطوری نگاه میکنی؟
- هیچی ولی اخه مگه دوست پسر داشتن چقدر قانون داره؟
& اگه تو باشی کلی قانون داره رعایت نکنه میکشمش
- وای اوپا اخه کی میاد با من قرار بزاره؟ هرکی تو رو ببینه خودش فرار میکنه
& چه بهتر ... ترجیح میدم خواهرمو برا خودم داشته باشم و پیشم خودم زندگی کنه
۵.۴k
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.