رمان
رمان
مای ورلد
پارت 11
(بلند شدم و رفتم و بغلش کردم و شوگا از اینکه یهو بغلش کردم شوکه شد ولی بعدش اونم بغلم کرد )
- اوپا خیلی دوست دارم.... دوست ندارم هیچ موقع تنهات بزارم
& منم دوست دارم و هیچ موقع قرار نیست تنهام بزاری
- درسته
( صدای تهیونگ اومد برگشتم و دیدم بیدار شده از بغل شوگا اومدم بیرون)
- اوه تهیونگ خوب خوابیدی؟
+ اره خوب بود
& کی بیدار شدی؟
+ یکم پیش... چطور؟ مزاحم بحث خواهر برادریتون شدم؟
- بحث خواهر برادری؟
+ اره
- منظورت چیه؟ کدوم بحث؟
+ همینکه نمیتونی دوست پسر داشته باشی و اگر هم داشته باشی باید باهاش فاصله رو رعایت کنی
& تو که همشو شنیدی
+ خب به من چه شما با صدای بلند حرف میزدین
- واقعا همشو شنیدی؟
+ نه تا نصفش شنیدم
- اوه...
( رفتم و روی کاناپه نشستم حوصلم سررفته بود تهیونگ و شوگا هم اومدن و پیشم نشستن شوگا پیش من بود و تهیونگ کنار شوگا)
& ا/ت خوبی؟
- اوهوم خوبم
& بنظر خوب نمیای
+ راس میگه ناراحتی؟
- نه فقط حوصلم سررفته
مای ورلد
پارت 11
(بلند شدم و رفتم و بغلش کردم و شوگا از اینکه یهو بغلش کردم شوکه شد ولی بعدش اونم بغلم کرد )
- اوپا خیلی دوست دارم.... دوست ندارم هیچ موقع تنهات بزارم
& منم دوست دارم و هیچ موقع قرار نیست تنهام بزاری
- درسته
( صدای تهیونگ اومد برگشتم و دیدم بیدار شده از بغل شوگا اومدم بیرون)
- اوه تهیونگ خوب خوابیدی؟
+ اره خوب بود
& کی بیدار شدی؟
+ یکم پیش... چطور؟ مزاحم بحث خواهر برادریتون شدم؟
- بحث خواهر برادری؟
+ اره
- منظورت چیه؟ کدوم بحث؟
+ همینکه نمیتونی دوست پسر داشته باشی و اگر هم داشته باشی باید باهاش فاصله رو رعایت کنی
& تو که همشو شنیدی
+ خب به من چه شما با صدای بلند حرف میزدین
- واقعا همشو شنیدی؟
+ نه تا نصفش شنیدم
- اوه...
( رفتم و روی کاناپه نشستم حوصلم سررفته بود تهیونگ و شوگا هم اومدن و پیشم نشستن شوگا پیش من بود و تهیونگ کنار شوگا)
& ا/ت خوبی؟
- اوهوم خوبم
& بنظر خوب نمیای
+ راس میگه ناراحتی؟
- نه فقط حوصلم سررفته
۷.۲k
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.