ادامه پارت۱۸
ادامه پارت۱۸
خودشو جلوتر کشید تا دقیقا صورتاشون روبه روی هم قرار بگیره..
_چرا باید برات مهم باشه که با کی میگردم...؟
+عامم.. خب.. نمیدونم... من فقط..
ابروهاشو بالا داد
-فقط؟!
+فقط نمیتونم تورو کنار یکی دیگه ببینم..
ته به صندلی تکیه داد و همینطور که زیر زیرکی ا/تو نگاه میکرد لب از باز کرد..
-دنبال خونه بودم..
ا/ت عین برق گرفته ها سرجاش ثابت شد..
+خونه؟؟؟!
-اره.. برای خودمو، نابی..
+ولی..
-تو این دوسال که نمیشه خونه شما بمونیم..
+یااا.. من حرفی ازین که خونه ات جدا باشه نزدمم
-بسه دیگه غر زدن ادامه حرفاتو خونه بزن..
بلند شد و دستشو گرفت تا بلندش کنه اما ا/ت دستشو کشید..
نگاه زیر چشمی بهش انداخت و پوفی کشید..
+تنها برو، اصن نمیخوام ببینمت..
-بچه شدی؟ این کارا چیه؟
+گفتم برو باهات قهرم...
-وای خدا.. تو این وضعیت فقط همینو کم داشتم
خودشو جلوتر کشید تا دقیقا صورتاشون روبه روی هم قرار بگیره..
_چرا باید برات مهم باشه که با کی میگردم...؟
+عامم.. خب.. نمیدونم... من فقط..
ابروهاشو بالا داد
-فقط؟!
+فقط نمیتونم تورو کنار یکی دیگه ببینم..
ته به صندلی تکیه داد و همینطور که زیر زیرکی ا/تو نگاه میکرد لب از باز کرد..
-دنبال خونه بودم..
ا/ت عین برق گرفته ها سرجاش ثابت شد..
+خونه؟؟؟!
-اره.. برای خودمو، نابی..
+ولی..
-تو این دوسال که نمیشه خونه شما بمونیم..
+یااا.. من حرفی ازین که خونه ات جدا باشه نزدمم
-بسه دیگه غر زدن ادامه حرفاتو خونه بزن..
بلند شد و دستشو گرفت تا بلندش کنه اما ا/ت دستشو کشید..
نگاه زیر چشمی بهش انداخت و پوفی کشید..
+تنها برو، اصن نمیخوام ببینمت..
-بچه شدی؟ این کارا چیه؟
+گفتم برو باهات قهرم...
-وای خدا.. تو این وضعیت فقط همینو کم داشتم
۳.۳k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.