پارت 2
پارت 2
شانس؟
شروع
(لباس کوک و ا.ت رو گذاشتن😁😁)
ویو کوک
دلم میخواد برم موهای سر نامجونو بکنم تو همین فکرا بودم ک
ب.ک:بخاطر این پسره ما باید یک سال اینجا باشیم
کوک:اهمممم
ب.ک:مرض
ویو ات
منظور عمو چی بود؟؟
ا.ت:وایسا شما میخواین یک سال اینجا باشین؟؟؟؟
ب.ک:آره
کوک:مشکلی هست*پوکر*
ا.ت:نه *تو ذهنش* وایییییی چرااااا اون
(30مین بعد)
ا.ت:من میرم بخوابم
م.ت:راستی جونگ کوک میاد پیش تو
ات ویو
واااایییییی بدبخت شدممم
ویوکوک
رفتیم بالا که یهو ات گفت فیلم میبینی
کوک:آره
ا.ت:پس من رفتم خوراکی بیارم
ویو نام جون منم رفتم تو اتاق ات که دیدم جونگ کوک رو تشک لم داده و نگاهم میکنه
کوک:چته؟ (یاخدا🤲🤲)
شانس؟
شروع
(لباس کوک و ا.ت رو گذاشتن😁😁)
ویو کوک
دلم میخواد برم موهای سر نامجونو بکنم تو همین فکرا بودم ک
ب.ک:بخاطر این پسره ما باید یک سال اینجا باشیم
کوک:اهمممم
ب.ک:مرض
ویو ات
منظور عمو چی بود؟؟
ا.ت:وایسا شما میخواین یک سال اینجا باشین؟؟؟؟
ب.ک:آره
کوک:مشکلی هست*پوکر*
ا.ت:نه *تو ذهنش* وایییییی چرااااا اون
(30مین بعد)
ا.ت:من میرم بخوابم
م.ت:راستی جونگ کوک میاد پیش تو
ات ویو
واااایییییی بدبخت شدممم
ویوکوک
رفتیم بالا که یهو ات گفت فیلم میبینی
کوک:آره
ا.ت:پس من رفتم خوراکی بیارم
ویو نام جون منم رفتم تو اتاق ات که دیدم جونگ کوک رو تشک لم داده و نگاهم میکنه
کوک:چته؟ (یاخدا🤲🤲)
۲.۹k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.