Scenario BTS part3
وقتی دزدیدنت و رو مخشون میری و میگی آزادم کن (ورژن خون آشام)
ا.ت: این درووو باز کن میخوام برمممم خونم.
تهیونگ:خونه تو جایی هست که ددیت باشه فهمیدی !؟
ا.ت:نهههه نمیخوامممم.میخوام برممم(داد)
تهیونگ:رو مخم راه نرو.عاقبت خوبی نداره
ا.ت: ولم کنننن خون خواررررر
تهیونگ : ولت کنم!!!!!! بهت گفتم رو مخم راه نرو عاقبت بدی داره
10مین بعد
ا.ت:عاییی باشه تسلیمم تسلیممم گردنمو ول کن
[تهیونگ دندوناش رو از گردن ا.ت میکشه بیرون و جایی که با دندوناش زخمی شده بود رو بوس میکنه و میگه:حالا شدی گود گرل ددی!
ا.ت:عاییی همش تقصیر توعع!
تهیونگ :من؟
ا.ت:عاره .اگر راه ابراز علاقه رو بلد بودی اینطوری نمیشد
تهیونگ:خب ببخشید من خیلی دوستت دارم(ناراحت)
[ا.ت:نمیدونم چرا انقدر برام سخت بود که بهش بگم دوسش دارمو قصدم از این کارا فقط اذیت کردنشه]
ا.ت:هی ببینمت ببر کوچولو! من فقط داشتم اذیتت میکردم
تهیونگ:وات!!! یعنی دوسم داری(خوش حال)
ا.ت:معلومه
تهیونگ:پس گبول میکنی تا آخرش پیشم باشی؟
ا.ت:من تا آخرش باهاتم حتی اگر پایان بدی داشت
تهیونگ :خیلی ازت ممنونم که پیشم میمونی بیبی
[][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][]
جونگ کوک : بیب صبر منم حدی داره تو که نمیخوای من عصبانیتمو سر تو خالی کنم که نه؟ البته من که لذت میبرم ولی تو درد می کشی متوجه هستی که؟(بم)
[از اونجایی که ا.ت مثل سگ از جونگ کوک میترسید چیزی نگفت و ترجیح داد با قهر نشون بده ناراحته)
1ساعت بعد.
جونگوکوک:بیبی؟
ا.ت:....
جونگ کوک:سکسی گرلم؟
ا.ت:....
(جونگ کوک به طرف ا.ت میره و اونو بین بازوهای بزرگش زندانی میکنه که ا.ت سعی میکنه بیرون بیاد ولی نمیتونه)
جونگ کوک:(خنده ریز)عووو سکسی گرلم تقلا هاتم برام لذت بخشه میدونی که (به بین پاهاش اشاره می کنه)
ا.ت:اگه قول بدی بلایی سرم نیاری باهات آشتی میکنم
جونگ کوک:تو حق نداری خودتو از من محروم کنی من بدون عطر تنت نمیتونم بخوابم ولی با این وجود قول میدم بهت بیب
ا.ت:باشهه
جونگ کوک:حالا اجازه میدی یکم با عروسکم بازی کنم؟
ا.ت:البته بیگ بویم
■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■
ببخشید بچه ها من یادم رفت پارت رو بزارم
ولی خب الان ازش لذت ببرید [^_^]
ا.ت: این درووو باز کن میخوام برمممم خونم.
تهیونگ:خونه تو جایی هست که ددیت باشه فهمیدی !؟
ا.ت:نهههه نمیخوامممم.میخوام برممم(داد)
تهیونگ:رو مخم راه نرو.عاقبت خوبی نداره
ا.ت: ولم کنننن خون خواررررر
تهیونگ : ولت کنم!!!!!! بهت گفتم رو مخم راه نرو عاقبت بدی داره
10مین بعد
ا.ت:عاییی باشه تسلیمم تسلیممم گردنمو ول کن
[تهیونگ دندوناش رو از گردن ا.ت میکشه بیرون و جایی که با دندوناش زخمی شده بود رو بوس میکنه و میگه:حالا شدی گود گرل ددی!
ا.ت:عاییی همش تقصیر توعع!
تهیونگ :من؟
ا.ت:عاره .اگر راه ابراز علاقه رو بلد بودی اینطوری نمیشد
تهیونگ:خب ببخشید من خیلی دوستت دارم(ناراحت)
[ا.ت:نمیدونم چرا انقدر برام سخت بود که بهش بگم دوسش دارمو قصدم از این کارا فقط اذیت کردنشه]
ا.ت:هی ببینمت ببر کوچولو! من فقط داشتم اذیتت میکردم
تهیونگ:وات!!! یعنی دوسم داری(خوش حال)
ا.ت:معلومه
تهیونگ:پس گبول میکنی تا آخرش پیشم باشی؟
ا.ت:من تا آخرش باهاتم حتی اگر پایان بدی داشت
تهیونگ :خیلی ازت ممنونم که پیشم میمونی بیبی
[][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][]
جونگ کوک : بیب صبر منم حدی داره تو که نمیخوای من عصبانیتمو سر تو خالی کنم که نه؟ البته من که لذت میبرم ولی تو درد می کشی متوجه هستی که؟(بم)
[از اونجایی که ا.ت مثل سگ از جونگ کوک میترسید چیزی نگفت و ترجیح داد با قهر نشون بده ناراحته)
1ساعت بعد.
جونگوکوک:بیبی؟
ا.ت:....
جونگ کوک:سکسی گرلم؟
ا.ت:....
(جونگ کوک به طرف ا.ت میره و اونو بین بازوهای بزرگش زندانی میکنه که ا.ت سعی میکنه بیرون بیاد ولی نمیتونه)
جونگ کوک:(خنده ریز)عووو سکسی گرلم تقلا هاتم برام لذت بخشه میدونی که (به بین پاهاش اشاره می کنه)
ا.ت:اگه قول بدی بلایی سرم نیاری باهات آشتی میکنم
جونگ کوک:تو حق نداری خودتو از من محروم کنی من بدون عطر تنت نمیتونم بخوابم ولی با این وجود قول میدم بهت بیب
ا.ت:باشهه
جونگ کوک:حالا اجازه میدی یکم با عروسکم بازی کنم؟
ا.ت:البته بیگ بویم
■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■
ببخشید بچه ها من یادم رفت پارت رو بزارم
ولی خب الان ازش لذت ببرید [^_^]
۹.۶k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.