شاعر راست گوید
#شاعرراستگوید
خواهم به رنج خویش گریه ساز کنم و تو را گویم
تا دوستم بداری . از برایم گریه ساز کنی
به شامگاه بلبلان،
با خنجر، با بوسه با تو.
خواهم کشت یگانه شاهد را
به جرم گُل کُشی و
نشاندم به زاری و خوی کردنم
بر انبوه جاودان سخت گندم.
آنجا که کاستی نگیرد هرگز شعاع تابناک
دوستت دارم، دوستم داری،
فروزان به نور کهن آفتاب و دیرینه ماه.
آنجا که مرا هیچ ندهی و تو را هیچ نخواهم
چون به مرگ وانهم، آنجا که نه بر جای است هر چیز
نه حتی سایهای بَهر پیکر پریشانی
☆☆☆
#آخهمن_زشتترین_مرد_تمومشهرم...
همیشه مردای خوشتیپ، دخترای خوشگل گیر میارن
مردای با کلّه و زبوندارم بیکار نمیمونن
امّا من همون یه باریام که بختم وا شد
طرف از رو دلسوزی راضی شد
آخه من زشتترین مرد تموم شهرم
با ماشین گرونم تو میدونا چرخ میزنم،
سیگارام با یه صد دلاری روشن میکنم،
امّا هنوز… میفهمی که؟ میفهمی چی میخوام بگم؟
واسه زشتترین مرد شهر اوضاع عوض نمیشه
در خونهم یه یادداشت دیدم که روش نوشته بود:
این بچّهی خوشگل یازده پوند وزنشه
ورش دار بزرگش کن،
ولی نذار چشمش به صورتت بیافته
هی زنا! گوش کنین
شماها دل ندارین! مث یه تیکه یخین
فقط از من یه عالم طلا میخواین
نمیدونین که چه روح خوشگلی دارم؟
میدونم… میدونم که زشتترین آدم شهرم میدونم
آره من یه مرد زشتم
ریشم تو تاریکی تیغ میزنم
بچّهها تا چشمشون بهم میافته یهو گریه میکنن
ساعتا از کار میافتن
سگا واق واق میکنن
تا سرکلّهی من پیدا میشه
دخترا تو خیابون هو میکشن
اگه فردا بمیرم هیشکی دلش برای من تنگ نمیشه
آخه من زشتترین مرد تموم شهرم
آره! من زشتترین مرد تموم شهرم ...
پ ♡ ن
میدونی چی خوبه!؟
اینکه یکی دور از چشمهای تو همه رو پس بزنه...
☆☆
به بلاتکلیفی همدیگه گیر ندید، خیلیهامون الان بلاتکیفیم. نمیدونیم باید چیکار کنیم...
☆☆
تعریفِ دیگری برای عشق نمییابم!
جز این که باهم باشیم،
خسته وُ ناتوان
ولی باهم،
ساکت وُ آرام وُ شکستخورده
ولی باهم...
☆☆
تو گلوم غم زیادی گیر کرده..
☆☆
آدم از یجا به بعد میگه بیخیال و واقعا هم بیخیال همچی میشه ، بیخیال میشه و میره یه گوشه میشینه و از دور به همه آدما نگاه میکنه..
☆☆
رابطه میدون جنگ نیست اینقد نخواین طرف مقابلتونو شکست بدین، اون ببازه شما هم میبازین...
#بندرعباس
#هرمزگانِزیبا
#ابراهیممنصفی_رامیجنوب
#چوکِبَندِر
خواهم به رنج خویش گریه ساز کنم و تو را گویم
تا دوستم بداری . از برایم گریه ساز کنی
به شامگاه بلبلان،
با خنجر، با بوسه با تو.
خواهم کشت یگانه شاهد را
به جرم گُل کُشی و
نشاندم به زاری و خوی کردنم
بر انبوه جاودان سخت گندم.
آنجا که کاستی نگیرد هرگز شعاع تابناک
دوستت دارم، دوستم داری،
فروزان به نور کهن آفتاب و دیرینه ماه.
آنجا که مرا هیچ ندهی و تو را هیچ نخواهم
چون به مرگ وانهم، آنجا که نه بر جای است هر چیز
نه حتی سایهای بَهر پیکر پریشانی
☆☆☆
#آخهمن_زشتترین_مرد_تمومشهرم...
همیشه مردای خوشتیپ، دخترای خوشگل گیر میارن
مردای با کلّه و زبوندارم بیکار نمیمونن
امّا من همون یه باریام که بختم وا شد
طرف از رو دلسوزی راضی شد
آخه من زشتترین مرد تموم شهرم
با ماشین گرونم تو میدونا چرخ میزنم،
سیگارام با یه صد دلاری روشن میکنم،
امّا هنوز… میفهمی که؟ میفهمی چی میخوام بگم؟
واسه زشتترین مرد شهر اوضاع عوض نمیشه
در خونهم یه یادداشت دیدم که روش نوشته بود:
این بچّهی خوشگل یازده پوند وزنشه
ورش دار بزرگش کن،
ولی نذار چشمش به صورتت بیافته
هی زنا! گوش کنین
شماها دل ندارین! مث یه تیکه یخین
فقط از من یه عالم طلا میخواین
نمیدونین که چه روح خوشگلی دارم؟
میدونم… میدونم که زشتترین آدم شهرم میدونم
آره من یه مرد زشتم
ریشم تو تاریکی تیغ میزنم
بچّهها تا چشمشون بهم میافته یهو گریه میکنن
ساعتا از کار میافتن
سگا واق واق میکنن
تا سرکلّهی من پیدا میشه
دخترا تو خیابون هو میکشن
اگه فردا بمیرم هیشکی دلش برای من تنگ نمیشه
آخه من زشتترین مرد تموم شهرم
آره! من زشتترین مرد تموم شهرم ...
پ ♡ ن
میدونی چی خوبه!؟
اینکه یکی دور از چشمهای تو همه رو پس بزنه...
☆☆
به بلاتکلیفی همدیگه گیر ندید، خیلیهامون الان بلاتکیفیم. نمیدونیم باید چیکار کنیم...
☆☆
تعریفِ دیگری برای عشق نمییابم!
جز این که باهم باشیم،
خسته وُ ناتوان
ولی باهم،
ساکت وُ آرام وُ شکستخورده
ولی باهم...
☆☆
تو گلوم غم زیادی گیر کرده..
☆☆
آدم از یجا به بعد میگه بیخیال و واقعا هم بیخیال همچی میشه ، بیخیال میشه و میره یه گوشه میشینه و از دور به همه آدما نگاه میکنه..
☆☆
رابطه میدون جنگ نیست اینقد نخواین طرف مقابلتونو شکست بدین، اون ببازه شما هم میبازین...
#بندرعباس
#هرمزگانِزیبا
#ابراهیممنصفی_رامیجنوب
#چوکِبَندِر
۵۰.۲k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳