داشتیم شام میخوردیم که غذا پرید تو گلوم
داشتیم شام میخوردیم که غذا پرید تو گلوم
آب سر میز نبود رفتم آب بخورم تو آشپزخونه،
بابام:پارچ آب رو هم با خودت بیار
مامانم:سس سالاد هم بیار
خواهر بزرگه:ببین تو یخچال سبزی هم داریم؟
خواهر کوچیکه:میشه برام نون بیاری
داداش کوچیکه:برام یه کم برنج بیار
خفه شدن من به کنار
من موندم ما سر میز شام چی داشتیم میخوردیم.
آب سر میز نبود رفتم آب بخورم تو آشپزخونه،
بابام:پارچ آب رو هم با خودت بیار
مامانم:سس سالاد هم بیار
خواهر بزرگه:ببین تو یخچال سبزی هم داریم؟
خواهر کوچیکه:میشه برام نون بیاری
داداش کوچیکه:برام یه کم برنج بیار
خفه شدن من به کنار
من موندم ما سر میز شام چی داشتیم میخوردیم.
۱.۸k
۲۰ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.