باز هوای سحرم آرزوست,
باز هوای سحرم آرزوست,
خلوت ومژگان ترم آرزوست...
شکوه ی غربت نبرم این زمان,
دست تو و روی تو ام آرزوست...
خسته ام از دیدن این شوره زار,
چشم شقایق نگرم آرزوست...
واقعه ی دیدن روی تو را,
ثانیه ای بیشترم آرزوست...
جلوه ی این ماه نکو را ببین,
رنگ و رخ و روی تو ام آرزوست...
این شب قدر است که ما با همیم ؟
من شب قدری دگرم آرزوست...
حس تورا می کنم ای جان من,
عزلت بیتی دگرم آرزوست...
خانه ی عشاق مهاجر کجاست ؟
در سفرت بال و پرم آرزوست...
حسرت دل بارد از این شعر من,
جام میی در حرمم آرزوست...
خلوت ومژگان ترم آرزوست...
شکوه ی غربت نبرم این زمان,
دست تو و روی تو ام آرزوست...
خسته ام از دیدن این شوره زار,
چشم شقایق نگرم آرزوست...
واقعه ی دیدن روی تو را,
ثانیه ای بیشترم آرزوست...
جلوه ی این ماه نکو را ببین,
رنگ و رخ و روی تو ام آرزوست...
این شب قدر است که ما با همیم ؟
من شب قدری دگرم آرزوست...
حس تورا می کنم ای جان من,
عزلت بیتی دگرم آرزوست...
خانه ی عشاق مهاجر کجاست ؟
در سفرت بال و پرم آرزوست...
حسرت دل بارد از این شعر من,
جام میی در حرمم آرزوست...
۳.۳k
۰۵ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.