مصاحبه با نوید از تشکل دیوار
مصاحبه با نوید از تشکل دیوار
رپسان: از نوید برامون بگو، این روزا در چه حالیه ؟
نوید: در حال تجربه کردن چیزای جدیدم. حالم نه خوبه و نه بد. اگه جای خالی خیلیا رو در نظر نگیریم روزای آروم و خوبیه
رپسان: از دیوار بگو، تشکل دیوار در چه حالی هستن؟
نوید: اکثرا بچه ها مشغول کار خودشون هستن. با وجود اینکه خیلی مدته احسان رو به خاطر مشغله ی کاریش ندیدیم ولی خیلی نزدیک با هم ارتباط داریم و همه در جریان همه ی کارای همدیگه هستیم. همینجا اشاره کنم که تمام پاسخهای من به سوالاتون دیدگاه خودمه و من سخنگوی دیوار نیستم.
رپسان: از خشت بگو، اینکه چه سالی اومد؟ اون زمان چه حال و هوایی داشتی؟
نوید: خشت دی ماه سال نود اومد. اون زمان تقریبا آخرین دوران شور و شوق جوونی من توی رپ بود. خیلی زیاد و پشت سر هم کار میکردم. پر جنب و جوش و پر امید بودم که بعد از اون آلبوم دیگه اون شورو تجربه نکردم.
رپسان: آیا هدف و منظور خاصی برای منتشر کردنش داشتی یا برات حکم حرفهایی که باید توی اون دوران میزدی رو داشت ؟
نوید: خشت چندین وجه داشت. وجه اول این بود که من از اولی که شروع کردم معتقد به حرفه ای کار کردن بودم و یکی از نمودهای حرفه ای گری برای من، به خصوص توی اون دوران آلبوم کار کردن بود. وجه دوم و اصلی ترین دلیل خشت این بود که من میخواستم خودم رو به دیوار و به خصوص به احسان آتور ثابت کنم که احسانم توی یه مطلب کوتاه بعد انتشار آلبوم به این موضوع اشاره کرد. من توی تمام دوران کاریم رپر با استعدادی نبودم، و هنوز هم با وجود اینکه خودمو رپر خوبی میدونم، با استعداد نمیدونم. من بیشتر پر رو بودم و هستم. پر رو به معنای خوبش، یعنی وقتی احسان از کارای من ایراد میگرفت من میرفتم با چهار تا کار دیگه برمیگشتم و هنوز هم که هنوزه تمام ذوق من از تولید یه آهنگ اینه که بچه های دیوار با اون کار حال کنن و واقعا بقیه اش برام مهم نیست. برای وجه سوم اجازه بدید یه پیش زمینه بدم. من بر خلاف اکثر رپرهای فارسی از طریق رپ فارسی با رپ آشنا شدم. اولین آهنگ رپی که منو علاقه مند کرد یه آهنگ رپ فارسی بود. چند سال قبل از اینکه خودم شروع به کار کنم یکی از دو آتیشه ترین طرفدارای رپفارسی بودم. بعد از آهنگ "رپ فارس چهار پایه است" از ابلیس و فلاکت یه جریان غلیظ و کریهی توی رپفارسی راه افتاد که تقریبا تمام رپرا، مخصوصا رپرای تازه وارد، تحت تاثیر اون قرار گرفتن. همه بلا استثنا شروع کردن به تولید آهنگای تمپو (سرعت) بالا. شعرهای عمیقا هجو با مسخره بازی هایی که به اصطلاح تکنیکی بودن اونها رو نشون میداد. من هیچوقت با این جریان میونه ی خوبی نداشتم. رپرهایی که حتی بچه های دیوار بعضی هاشونو دوس دارن (بون تاگز، توییستا و ...) رپرهایی هستن که واقعا من نمیتونم به آهنگاشون گوش کنم. چند سال بعد از "رپ فارس چهار پایه است" یه آهنگی تولید شد به اسم "یه روز خوب میاد" از هیچکس و بعد از اون با یه فاصله ی کمی "خورشید خانم" از بهرام. این جریان از نگاه من به عنوان یه شنونده ی صرف مورد بی مهری قرار گرفت، جریانی که من شدیدا طرفدارش بودم. رپ کند با سرعت پایین و تعلیق بالا، اشعار عمیق و فکر شده. هدف سوم من توی خشت دنبال کردن این جریان بود که بیشتر از همه توی "خدا" و "راحت شدی" توی آلبوم میشنوین.
رپسان: "اگه هدف خاصی داشتی" آیا بعد از انتشار آلبوم بهش رسیدی ؟
نوید: توی وجه اول که موفق شدم. برای اون دوره واقعا آلبوم فاخر و آبرومندی بود، نه به خاطر خودم لزوما، به خاطر تولید و همکاری غیر قابل توصیف بچه های دیوار. اون موقع هنوز رضا به ما اضافه نشده بود و آخرای همکاری بهرام بود. توی وجه دوم هم فکر میکنم موفق شدم، البته این رو باید بچه های دیوار بگن، شاید هنوز از من خوششون نیاد! در وجه سوم تا حدودی. هدف من ادامه دادن یک جریان بود؛ یعنی اون جریانی که گفتم رو بزرگتر و بهترش کنم و ادامه بدم، اما هم از یک طرف درک نشد؛ چون هنوز هم کسی حتی به نقطه ی عطف این جریان واقف نیست و هم از یک طرف خود من جا داشت پخته تر کار کنم. این نارضایتی از کار خودم رو همیشه دارم البته، چیزیه که منو رو به جلو هل میده.
رپسان: کیا تو مجموعه چیکار کردن ؟
نوید: احسان آتور مدیر نهایی اجرایی کار بود، تمام نظرهای نهایی رو بی چون و چرا احسان داده و میده و خواهد داد. علاوه بر این طراحی آلبوم آرت، آهنگساز و میکس و مستر رو به عهده داشت. علیرضا مضراب هم آهنگسازی و میکس و مستر کرد اگر اشتباه نکنم. علاوه بر این من رو توی ضبط ها کمک میکرد. موقعی که ما آلبوم رو منتشر کردیم احسان از ایران رفته بود؛ هم آغاز زندگیش توی لندن بود و هم آغاز ارتباط از راه دور ما. که واقعا به خوبی از پسش بر اومدیم. بهرام هم همینطور، اواخری بود که ایران بود و کمک های فکری خوبی بهم کرد
رپسان: از نوید برامون بگو، این روزا در چه حالیه ؟
نوید: در حال تجربه کردن چیزای جدیدم. حالم نه خوبه و نه بد. اگه جای خالی خیلیا رو در نظر نگیریم روزای آروم و خوبیه
رپسان: از دیوار بگو، تشکل دیوار در چه حالی هستن؟
نوید: اکثرا بچه ها مشغول کار خودشون هستن. با وجود اینکه خیلی مدته احسان رو به خاطر مشغله ی کاریش ندیدیم ولی خیلی نزدیک با هم ارتباط داریم و همه در جریان همه ی کارای همدیگه هستیم. همینجا اشاره کنم که تمام پاسخهای من به سوالاتون دیدگاه خودمه و من سخنگوی دیوار نیستم.
رپسان: از خشت بگو، اینکه چه سالی اومد؟ اون زمان چه حال و هوایی داشتی؟
نوید: خشت دی ماه سال نود اومد. اون زمان تقریبا آخرین دوران شور و شوق جوونی من توی رپ بود. خیلی زیاد و پشت سر هم کار میکردم. پر جنب و جوش و پر امید بودم که بعد از اون آلبوم دیگه اون شورو تجربه نکردم.
رپسان: آیا هدف و منظور خاصی برای منتشر کردنش داشتی یا برات حکم حرفهایی که باید توی اون دوران میزدی رو داشت ؟
نوید: خشت چندین وجه داشت. وجه اول این بود که من از اولی که شروع کردم معتقد به حرفه ای کار کردن بودم و یکی از نمودهای حرفه ای گری برای من، به خصوص توی اون دوران آلبوم کار کردن بود. وجه دوم و اصلی ترین دلیل خشت این بود که من میخواستم خودم رو به دیوار و به خصوص به احسان آتور ثابت کنم که احسانم توی یه مطلب کوتاه بعد انتشار آلبوم به این موضوع اشاره کرد. من توی تمام دوران کاریم رپر با استعدادی نبودم، و هنوز هم با وجود اینکه خودمو رپر خوبی میدونم، با استعداد نمیدونم. من بیشتر پر رو بودم و هستم. پر رو به معنای خوبش، یعنی وقتی احسان از کارای من ایراد میگرفت من میرفتم با چهار تا کار دیگه برمیگشتم و هنوز هم که هنوزه تمام ذوق من از تولید یه آهنگ اینه که بچه های دیوار با اون کار حال کنن و واقعا بقیه اش برام مهم نیست. برای وجه سوم اجازه بدید یه پیش زمینه بدم. من بر خلاف اکثر رپرهای فارسی از طریق رپ فارسی با رپ آشنا شدم. اولین آهنگ رپی که منو علاقه مند کرد یه آهنگ رپ فارسی بود. چند سال قبل از اینکه خودم شروع به کار کنم یکی از دو آتیشه ترین طرفدارای رپفارسی بودم. بعد از آهنگ "رپ فارس چهار پایه است" از ابلیس و فلاکت یه جریان غلیظ و کریهی توی رپفارسی راه افتاد که تقریبا تمام رپرا، مخصوصا رپرای تازه وارد، تحت تاثیر اون قرار گرفتن. همه بلا استثنا شروع کردن به تولید آهنگای تمپو (سرعت) بالا. شعرهای عمیقا هجو با مسخره بازی هایی که به اصطلاح تکنیکی بودن اونها رو نشون میداد. من هیچوقت با این جریان میونه ی خوبی نداشتم. رپرهایی که حتی بچه های دیوار بعضی هاشونو دوس دارن (بون تاگز، توییستا و ...) رپرهایی هستن که واقعا من نمیتونم به آهنگاشون گوش کنم. چند سال بعد از "رپ فارس چهار پایه است" یه آهنگی تولید شد به اسم "یه روز خوب میاد" از هیچکس و بعد از اون با یه فاصله ی کمی "خورشید خانم" از بهرام. این جریان از نگاه من به عنوان یه شنونده ی صرف مورد بی مهری قرار گرفت، جریانی که من شدیدا طرفدارش بودم. رپ کند با سرعت پایین و تعلیق بالا، اشعار عمیق و فکر شده. هدف سوم من توی خشت دنبال کردن این جریان بود که بیشتر از همه توی "خدا" و "راحت شدی" توی آلبوم میشنوین.
رپسان: "اگه هدف خاصی داشتی" آیا بعد از انتشار آلبوم بهش رسیدی ؟
نوید: توی وجه اول که موفق شدم. برای اون دوره واقعا آلبوم فاخر و آبرومندی بود، نه به خاطر خودم لزوما، به خاطر تولید و همکاری غیر قابل توصیف بچه های دیوار. اون موقع هنوز رضا به ما اضافه نشده بود و آخرای همکاری بهرام بود. توی وجه دوم هم فکر میکنم موفق شدم، البته این رو باید بچه های دیوار بگن، شاید هنوز از من خوششون نیاد! در وجه سوم تا حدودی. هدف من ادامه دادن یک جریان بود؛ یعنی اون جریانی که گفتم رو بزرگتر و بهترش کنم و ادامه بدم، اما هم از یک طرف درک نشد؛ چون هنوز هم کسی حتی به نقطه ی عطف این جریان واقف نیست و هم از یک طرف خود من جا داشت پخته تر کار کنم. این نارضایتی از کار خودم رو همیشه دارم البته، چیزیه که منو رو به جلو هل میده.
رپسان: کیا تو مجموعه چیکار کردن ؟
نوید: احسان آتور مدیر نهایی اجرایی کار بود، تمام نظرهای نهایی رو بی چون و چرا احسان داده و میده و خواهد داد. علاوه بر این طراحی آلبوم آرت، آهنگساز و میکس و مستر رو به عهده داشت. علیرضا مضراب هم آهنگسازی و میکس و مستر کرد اگر اشتباه نکنم. علاوه بر این من رو توی ضبط ها کمک میکرد. موقعی که ما آلبوم رو منتشر کردیم احسان از ایران رفته بود؛ هم آغاز زندگیش توی لندن بود و هم آغاز ارتباط از راه دور ما. که واقعا به خوبی از پسش بر اومدیم. بهرام هم همینطور، اواخری بود که ایران بود و کمک های فکری خوبی بهم کرد
۱۷۵.۹k
۱۷ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.