"امید" درد را طولانی تر می کند و ما که عادت کرده ی دردیم!

"امید" درد را طولانی‌تر می‌کند و ما که عادت کرده‌ی دردیم!
اینجا هنوز #علی_تمدنی ، رفیق همراهی که چون برادر کوچک‌تر، عزیز می‌داشتمش نفس می‌کشید
گفت فضایی زیبا پیدا کرده
گفت برویم برای ساختِ ویدئویی جدید
اول بنا بود شعری دیگر ضبط کنیم، قصه‌ای دیگر، حرفی دیگر... .
صدای #گنجشک اما زیاد بود
تقلاها کردند برای پَر دادنشان
نشد که نشد
جیک می‌کردند و جولان می‌دادند
یادِ این شعر افتادم
خواندمش
چقدر ذوق داشتیم از سنخیتِ ماجرا و آمبیانس!
بعدتر علی مُرد!
مثل کرور کرور آدمِ دیگر
اما امید دارم که #امید زنده بماند هنوز
و امید دارم که گنجشک‌های شریف، توان داشته باشند پرغرورتر از عقاب‌نماها بپرند هنوز
و علی کوچیکه که این شعر را عجیب دوست داشت آن روز.
کاش شما هم.
همین.
#باران_نیکراه

#Tak_setareh★